اینکه چگونه جذابیت داشته باشیم می تواند به عوامل گوناگونی بسنتگی داشته باشد اما در این مقاله از دیدگاه علمی به این موضوع خواهیم پرداخت که چه عواملی به جذابیت هر چه بیشتر شما کمک می کنند. با ما همراه باشید.

در حقیقت جذاب شدن از آن چه که به نظر میآید سخت تر است، اما اگر به طور طبیعی و خدادادی  از نظر ظاهری و همچنین رفتاری جذاب نباشید، چندین  دستورالعمل علمی وجود دارد که می توانید برای رسیدن به جذابیت از آنها کمک بگیرید. گرم و صمیمی  بودن در تاثیرگذاری اولیه، مهمترین نکته است. خودتان را مستلزم به انجام این کار کنید و تلاش کنید تا خوب و صمیمی باشید.

10 ویژگی افراد کاریزماتیک ( عادت های افراد جذاب)

چگونه جذاب به نظر برسیم؟ ۱۰ ترفند متفاوت برای جذابیت بیشتر

چگونه جذاب باشیم؟ (۱۱ نکته برای جذاب به نظر رسیدن)

چگونه با زبان بدن جذاب تر باشیم؟ (محیط کاری، دوستانه و اجتماعی)

شما حتما مواردی را در رابطه با جذابیت بیشتر شنیده اید که برخی در عبارت ها و جمله های زیر خلاصه می شوند که :

  • با پیدا کردن نقاط مشترکتان با مخاطبتان و صحبت درباره آنها،  از یک صحبت کوچک و جزیی شروع کرده و سپس  بحث را عمیقتر کنید.
  • با تکان دادن سرتان و مطرح کردن سوال، به مخاطبتان نشان دهید که به او گوش می دهید.
  • با استفاده از چیزهایی که  مخاطبتان از خودش به شما میگوید، از او تمجید کنید.
  • آیا به نظرتان جذاب بودن هم می تواند باعث حسادت سایرین شود؟ پاسخ بله است. اگر شخص جذابی را چندان دوست نداشته باشید، ممکن است که نسبت به او حس تنفر و یا حسادت داشته باشید.
  • اجازه دهید که با اساسی ترین معیارهایی که دیگران به وسیله آن یکدیگر را مقایسه می کنند، شروع کنیم. مساله درباره این است که سایرین چگونه شما را قضاوت می کنند و شما چگونه آنها را قضاوت می کنید؟ کاری که اکثرا همه ما آن را به اشتباه و غلط انجام می دهیم.

اما در ادامه برخی مواردی را در هو کن یو اشاره می کنیم که از نظر علمی تاثیر آن ها در جذابیت بیشتر شما ثابت شده است و با به کار بردن آن ها می توانید به جذابیت خود بیافزایید.

اساسی ترین متحرک برای جذاب دیده شدن و جذابیت بیشتر

حتما این جمله را از دیگران  شنیده اید که تاثیر اولیه بسیار مهم است. مطالعات نیز این حرف را اثبات کرده اند. زمانی که در ذهن مخاطب تاثیر اولیه ای گذاشته می شود، از آن پس عوض کردن آن ذهنیت، کاری سخت خواهد بود.  قطعا این مساله ترسناک است و ممکن  است باعث فشار آمدن به شما شود، شاید از این بترسید که در اولین دیدار فردی احمق به چشم بیایید! قطعا همه افراد قصد دارند تا با ظاهر و رفتاری شایسته،  سایرین را تحت تاثیر خود قرار دهند و یا شاید هم برای این کار نیازی به سعی و تلاش نداشته باشند و خونسردانه عمل کند.

و شاید هم شما هر دو کار را انجام می دهید. اگر برای جذاب بودن سعی می کنید، لازم است تا بدانید که ایده ای کاملا بد خواهد بود.

تحقیقات نشان داده است که 80% از قضاوتهای مردم  با توجه به میزان گرم بودن و میزان ماهر بودن طرف مقابلشان انجام می شود و از بین این دو ملاک، گرم بودن مهمتر است. غالبا آدمها یک فردسر به هوا ولی دوست داشتنی را به یک آدم ماهر ولی احمق ترجیح می دهند.

این که مثل یک احمق دیده شوید نباید بزرگترین ترستان باشد. بلکه این که آدمی سرد دیده شوید، باید بزرگترین ترس شما باشد. بهتر است تا در لیست آدم ها پر طرفدار قرار بگیرید تا آدمهای متفاوت ولی مهجور.

خوب  حال به نظر شما زمانی که نوبت به نشان دادن  گرما و صمیمتتان می شود، چه باید کرد؟

رابین دیریک، رئیس سابق  بخش تجزیه و تحلیل رفتاری سازمان FBI،  در این باره می گوید که جواب این سوال بسیار ساده است: لبخند بزنید!

علاوه بر این، مطالعات نشان داده اند که ،  هنگامی که  سایرین فرد جدیدی را ملاقات می کند، احتمالا  با توجه به میزان جذابیت آن شخص ، تعاملشان با وی را قضاوت کنند. آنها هم عصبی هستند. دقیقا مثل شما. آن ها نیز بیشتر تمرکزشان بر روی گند زدنهای خودشان است.

تحقیقات نشان داده است زمانی که موضوع بحثتان مطلبی جدی است و یا طرف مقابلتان یکی از دوستان خوبتان است، میزان موفق بودن آن گفت و گو را با توجه به میزان جذب شدنتان  به گفته های طرف مقابلتان می سنجید. به همین نسبت هر چه طرف مقابلتان غریبه تر باشد و هر چه موضوع بحث بی مزه تر باشد، به احتمال زیاد میزان موفق بودن بحث را به عملکرد خودتان نسبت می دهید.

پس برای جذاب بودن و داشتن جذابیت ، کمتر درباره اینکه تاثیر گذار باشید فکر کنید و بیشتر به صمیمی و گرم بودنتان تمرکز کنید و بیشتر بر روی این که طرف مقابلتان احساس راحتی داشته باشد متمرکز شوید.

بنابراین الان می دانید که چه چیز مهم است و طرز برخورد صحیح کدام است. شاید از خودتان بپرسید که دقیقا چه کاری باید انجام بدهید و عموما بیشترین خطاهایی که در روابطتان از شما سر میزند چیست؟ چه باور کنید و چه باور نکنید، چیزی که قرار است الان به آن اشاره کنیم تا از آن روش درس درست را بیاموزید واژه “نژادپرستی” است.

برای جذابیت بیشتر تلاش کنید

افرادی که ذهنیتی نژادپرستانه دارند غالبا سعی دارند تا اینطور نشان ندهند و این به معنای تلاش کردن است. پس آنها زمانی که با دیگران ملاقات می کنند، برای پوشاندن این عقیده خود، تلاش می کنند، کاری که بسیاری از ما در تعاملاتمان آن را انجام نمی دهیم. چه باور کنید و چه نکنید، تحقیقات نشان داده اند که افراد نژادپرست تاثیر اولیه بهتری بر روی دیگران می گذارند.

این فرضیه تست و اثبات شده که رفتار افراد سفید پوست و نژادپرستی که تعصب نژادی دارند ، نبست به افرادی که کمتر این تعصب را دارند، با سیاه پوستان بهتر است و علت در این است که  گروه این افراد، باید تلاش بیشتری برای کنترل تعصب نژادی نسبت به گذشته بر روی خود در جمع داشته باشد (تا بتواند کار و وظیفه تیمی خود را پیش ببرد.)

اگر فکر می کنید که نژادپرستی را تشویق می کنیم یا از آن چشم پوشی می کنیم، کاملا در اشتباه هستید. نژادپرست نباشید. اما زمانی که دیگران را ملاقات می کنید، کمی به خودتان زحمت دهید. اگر  با تلاشتان می تواند نژادپرستی را به پایان برسانید، تصور کنید که  این تلاش می تواند چه ثمره ای برای شخص شما داشته باشد؟

تلاش کردن چیزی بدیهیست. کاری که غالبا افراد آن را انجام نمی دهند و در انجام آن تنبلی می کنند. تحقیقات نشان داده است زوج هایی که سعی می کنند مانند ملاقات اولشان با یکدیگر رفتار کنند، بیشتر از بودن با یکدیگر لذت میبرند. از خودتان بپرسید چرا همیشه در اولین قرار سعی و تلاش بیشتری می کنید؟

یک میزبان خوش اخلاق در یک میهمانی را تصور کنید. او تلاش می کند که میهمانانش احساس راحتی کنند و سعی می کند تا بیشتر شما را بشناسد و  همیشه حواسش به این که شما به میهمانان دیگر معرفی شده باشید و نوشیدنی داشته باشید و احساس راحتی بکنید هست. زمانی که در میهمانی معذب هستید، تمایل دارید که در کنار آن میزبان باشید. قطعا آن میزبان برای خوب رفتار کردن با شما تلاش بسیاری می کند و این همان معنای جذابیت است.

تحقیقات دیگری نشان داده است که معمولا نحوه شروع کردن یک مکالمه، نتیجه آن را نشان می دهد. زمانی که شما از نظر اجتماعی فردی خوش بین هستند و فکر می کنید که دیگران هم شما را دوست دارند و با این دیدگاه مکالمه تان را شروع می کنید،  غالبا همین اتفاق نیز برایتان می افتد. در عین حال بی اعتمادی نیز می توانید نوعی پیش داوری خودکامبخش باشد. (پیشگویی ای که  بر روی نتیجه  تاثیر قرار میگذارد و درست از آب درمی آید.)

پس شما هم کمی سعی کنید و سرد نباشید. به خودتان بگویید که اگر قرار بر این بود که طرف مقابلتان را طولانی مدت ببینید و دیدارتان به یک بار منتهی نمی شد چه طور رفتار میکردید؟

بنابراین الان شما نگرش و رفتار درست را میدانید. البته هنوز هم خطر کاملا رفع نشده است. ممکن است گاهی اوقات خودتان را در شرایطی پیدا کنید که در میان یک مکالمه  بی اهمیت و صحبت های مسخره درباره وضعیت آب و هوا که چندین و چند بار مطرح شده اند، گیر کرده اید.

هدف از گپ زدن چیست؟ چطور این کار را انجام میدهید؟ و چگونه از شر آن خلاص میشوید و چگونه ارتباطتان را یک لایه را عمیق تر میکنید؟

گپ زدن= پیدا کردن شباهت ها

تا به حال از خود پرسیده اید که زمانی که با کسی گپ می زنید، هدفتان از این نوع صحبت چه چیز باید باشد؟ سوالاتی بپرسید تا مشابهاتی بین خودتان و مخاطبتان پیدا کنید. نقاط مشترک به طرز فوق العاده ای قدرتمند هستند، خصوصا زمانی که منجر به رابطه شوند و این نظریه،  به پشتوانه مطالعات و تحقیقات زیادی به اثبات رسیده است.

به نظرتان بهترین قسمت نقاط مشترک چیست؟ لزوما احتیاجی نیست که این شباهتها  عمیق یا جدی باشند تا اثراتی عمیقی داشته باشند.

در کتاب معروفی به نام How To Have A Good Day این چنین ذکر شده است: لورن ریورا، جامعه شناس دانشگاه نورث وسترن این گونه می گوید که  متوجه شده است  که 74 درصد از مدیران استخدام در شرکت های معتبر گزارش دادند که آخرین شخص استخدامی آنها “فردی شبیه به شخصیت خودشان” بوده است. به نظر شما این مدیران چگونه به این نتیجه رسیده اند که با آن افراد مشابهاتی دارند؟ این یک ارزیابی عمیق نیست. یکی از مهمترین راه ها، آشنایی با اوقات فراغت طرف مقابل است، چیزهایی از قبیل پیدا کردن علاقه مشترک به ورزش و تکنولوژی.

هنگامی که این تشابهات را پیدا کنید، از این که  شور و اشتیاقتان را نشان دهید نترسید. شما مجبور نیستید که بالا و پایین بپرید. آرام باشید و به آرامی صحبت کنید، داشتن احساساتی مثبت و داشتن اشتیاق و هیجان چیزهای مثبتی هستند. حتی شاید بعد از پیدا کردن این مشترکات از خودتان بپرسید که آیا آن طرف همان شخصی نیست که دوست دارید زمانتان را بیشتر  با او بگذرانید؟

احتمالا شما هم دوست دارید تا زمانی که در حین مکالمه هستید، زبان بدنتان نیز نشان دهنده راحت و پذیرا بودن شما باشد. به دقت درباره این مساله فکر کنید.

اگر در حین صحبت، بدنتان در تکاپو باشد و مثلا دستانتان را تکان دهید، این کار نکته ای مثبت خواهد بود اما اگر خودتان را خیلی خیلی منقبض و بی حرکت نگه دارید، جوری که انگار در تنگنا  هستید، این حرکت نکته ای منفی برایتان خواهد بود.

کارشناس رفتارش شناسی FBI رابین درایک، در این باره این چنین شرح داده است: ” همیشه قصد دارم تا از این که حتی بدون صحبت کردن نیز فردی  خوب، پذیرا و راحت دیده شوم، مطمین باشم. از این رو در حین مکالمه، برای انتقال این مفاهیم به طرف مقابل خود، کمی ابروهایم را  بالا میبرم تا صورتم بازتر دیده شود.

در حقیقت وقتی اجزای صورتتان را به بالا می کشید،  این نشانی از راحت بودن و گشاده رو بودن شماست و در مقابل اگر اجزای صورتتان مثل ابرو ها و لبهایتان را بر رو هم بفشارید یا ابروهایتان را در هم بکشید این رفتارها میتوانند نشانی از خجالت کشیدن و استرس درون شما باشند.

حال که  یاد گرفته اید که چه گونه فرآیند گپ زدن را درست انجام دهید به نظرتان چگونه میتوان از شر این  بحث ها و صحبت های مسخره خلاص شد و فرار کرد؟ هیچ چیز بدتر از گیر افتادن در یک بحث مسخره نیست.

در این بخش از مقاله قرار است که شما را با 3 مورد از فوت و فن های جذاب بودن آشنا کنیم: از طرف مقابلتان  تعریفی صادقانه بکنید، کمی آسیب پذیری از خود نشان دهید و از آن ها بخواهید که به شما مشاوره دهند. این سه گزینه ترکیبی عالی برای یک رابطه کلامی هستند. سعی کنید تا خود را فردی نرم نشان دهید و مکامله تان را به سطحی دیگر بکشانید تا موضوع جذابتر شود.

مثلا اگر مخاطبی که با او صحبت میکند اندام خوبی دارد، این کار به راحتی با گفتن جمله ” به نظرم خیلی باشگاه میروی و ورزش میکنی. من هم  متاسفانه در سالی که  گذشت به تمرین و ورزش خود نرسیدم  و به فکر سلامتی خود نبودم. خوشحال میشم اگر راهنمایی  ای مرتبط با ورزش برای من داشته باشی.”

با این کار شما  یک تعریف صادقانه از طرف مقابلتان کرده اید، در حقیقت  در مورد چیزی که بسیاری از مردم تمایلی به پذیرش آن برای خودشان ندارند صحبت کرده اید، و به او به چشم یک متخصص نگاه کرده اید. قطعا هر کسی که مقابلتان باشد فریب این صحبت ها را میخورد.

با درخواست کردن نصیحت از طرف مقابلتان، ارتباطی با اعتماد بیشتر میسازید و موضوع بهتر و جدیدتری برای بحث خود پپدا میکنید و باعث میشوید تا طرف مقابلتان تمایل بیشتری به حرف زدن پیدا کند. فقط کافیست تا تمرکز کنید و گوش دهید. مشکل اکثر افراد در این است که همه آنها شنوندگانی افتضاح هستند. به نظر شما چه روش هایی برای تبدیل شدن به یک شنونده خوب وجود دارد؟

طرف مقابل، احتیاج به شنیده شدن توسط شما دارد

گاهی اوقات پیش میآید که طرف مقابل با عصبانیت از شما می پرسد که آیا به حرفهای او گوش میدهید یا خیر و شما هم احتمالا در پاسخ به او میگویید: “البته که گوش میدهم”. شاید هم واقعا در آن لحظه به حرف های او گوش میداده اید؟ پس مشکل کار کجاست؟ پاسخ این است: شما این مساله را که  در حال گوش دادن به طرف مقابلتان بوده اید را واضحا به اون نشان نداده اید.

بهترین کار برای انجام این کار سوال پرسیدن است.  اگر به مخاطبتان گفتید که هر روز صبح فکر مسموم کردن قهوه همکارتان به ذهنتان میرسد و او هم در پاسخ به شما گفت که سم های آرسنیک و سیانور دیگر قدیمی شده اند و در عوض به شما تالیوم را که هم بی بو، هم بی مزه و هم بی رنگ است را پیشنهاد داد، این بدین معناست که او قطعا به  صحبت های شما گوش داده است و او دقیقا همان کسی است که باید حواستان باشد تا  او را عصبانی نکنید!

رابین دریک در این ضمینه معتقد است که بهترین سوالات، سوالاتی با پایان باز هستند که با کلماتی مثل  “چگونه” و “چه” شروع می شوند. این سوالات از این نظیر خوب هستند که طرف مقابلتان نمیتواند به راحتی و با یک کلمه ساده بدانها پاسخ دهد و باعث ادامه دار شدن صحبت میشوند.

علاوه بر این نشان دادن علاقه به طرف مقابلتان نیز ابزاری قدرمتند هست. زمانی که فردی صحبت میکنید، بهترین پاسخ، پاسخی است که هم فعال و هم سازنده باشد. شاید بپرسید که این به چه معناست؟  این پاسخ ها، نشان دهنده درگیر بودن شما در بحث و  مشتاق بودن و کنجکاو بودن شماست میتوانید  در حین سوالتتان ، نیز از حرکات غیر کلامی نیز استفاده کنید. سوالاتی بپرسید. هیجانتان را نشان دهید. از جزییتات بپرسید. لبخند بزنید. در صورت امکان طرف مقابلتان را لمس کنید. بخندید.

هدف از سوال پرسیدن این است که به طرف مقابلتان اجازه دهید تا راحت باشد و بیشتر او حرف بزند. از طرفی احتمالا قصد ندارید که با زیاد سوال پرسیدن نیز این احساس را به او منتقل کنید که در حال بازجویی شدن است و یا  شغول صحبت با یک روان درمانگر  است. حواستان باشد که شما هم باید در صحبت ها مشارکت کنید. چیزی مرتبط با بحثتان پیدا کنید و  بگویید. ترجیجا میتوانید به نقاط اشتراکیتان اشاره کنید و دوباره با پرسیدن یک سوال با پایان باز، توپ را به زمین مخاطبتان بیاندازید تا او هم صحبت کند.

چیزی که تحیقیقات ثابت کرده است را به خاطر آورید: سایرین شما را با توجه به احساسی که در حین مکالمه با شما داشته اند قضاوت میکنند. پس حواستان باشد زمانی که میخواهید دیگران صحبت کنند و احساس راحتی کنند، خودتان بیش از حد حرف نزنید و سوال نپرسید زیرا با این کار به آنها احساس بدی منتقل میکنید.

میتوانید هر چیزی که مخاطبتان میگوید را بدون آنکه آن را قبول داشته باشید، بپذیرید. سرتان را تکان دهید و لزومی ندارد که جبهه بگیرید. فرانکل لونتز، متخصص ارتباطات سیاسی در این باره  نقل قول می کند که: “این چیزی نیست که شما می گویید، این چیزی است که آنها برداشت میکنند”.

امتیازی که در صمیمت با یک فرد وجود دارد، روراست بودن است. سعی کنید تا با افرادی که چندان آشنایی ندارید رک حرف نزنید و با کسانی که آشنا هستید هم فقط گه گاهی رک باشید. این مساله به اندازه گرم و صمیمی بودنتان اهمیت ندارد، اما میتوان گفت که باز هم نکته ای پراهمیت است.

همان چیزی را به دیگران بدهید، که خودشان میخواهند

شاید فکر کنید که منظور این است باید از مخاطبتان یک تعریف بزرگ و چاپلوسانه انجام دهید و مثلا به او بگویید که فردی پر ابهت است. خیر، منظور این نیست. واقعیت این است که مردم نمیخواهند که فقط به عنوان فردی مثبت  دیده شوند، بلکه دوست دارند تا شما همانطور که خودشان درباره خود فکر میکنند، درباره شان فکر کنید.

روانشناسان این   مساله را  میل به “تایید خود” مینامند، این تمایلی بنیادین و همگانی است. زمانی که از شخصی تعریف (و یا شکایتی) میکنید که او خود را واجد آن نمیداند، احساس ناراحتی خواهد کرد. این بدین معناست که ستودن یک  شخص به دلیل عملکرد و کیفیتی که حتی خودش آن را  قبول ندارد، در بیشتر مواقع میتواند نتیجه ای معکوس برای شما داشته باشد و بهترین راه برای جلوگیری از این اتفاق این است، که سعی کنید همیشه تعاریف واقعی را به زبان بیاورید. به عبارت دیگر، توانایی ها و دستاورد هایی که خودتان مستقیما شاهد آنها بوده اید را تمجید کنید. آن هایی که می دانید هم  معتبر هستند و هم قابل تحسین.

خوب شاید الان  میپرسید که چگونه باید این کار را انجام دهید؟ تا این جا یاد گرفته اید که برای پیش بردن یک مکالمه خوب شما هم باید تلاش کنید و این کار را انجام داده اید. علاوه بر آن یاد گرفته اید تا برای این که نشان دهید به صحبت های مخاطبتان گوش میدهید، سوالاتی نیز بپرسید. پس الان دیگر پی بردن به به این که طرف مقابلتان چگونه خود را میبینید  و چه صفاتی دارد برایتان سخت نخواهد بود.

اگر به مردم گوش دهید، آنها خودشان درباره این که چه کسی هستند صحبت میکنند. استاد سام گوزلینگ (عضوی از آکادمی شرلوک هولمز) در این باره میگوید: چیزی که سایرین از خود میگویند، معمولا درست است.

ادعاهای هویتی اظهارات سنجیده شده  ای هستند که اطراف در مورد نگرش ها، اهداف، ارزش ها و غیره از  خود بیان میکنند. یکی از چیزهایی که  درباره اظهارات هویتی بسیار مهم است  تا به ذهنتان بسپارید، این است که این اظهارات عمدی هستند. بسیاری از مردم بر این باورند که مخاطبینشان صحبت های خود را عوض میکنند و دورو هستند و واقعیت را ابراز نمیکنند. اما شواهد کمی برای نشان دادن این موضوع وجود دارند. مردم عمدتا تمایل دارند تا فهمیده شوند. اگر نوبت به انتخاب کردن برسد، حتی خیلی ها ترجیج میدهند تا به جای این که به عنوان فردی مثبت قضاوت شوند، صادقانه درباره آنها اظهار نظر شود.

پس با توجه به آن چه که افراد  از خودشان به شما  میگویند، آنها را قضاوت کنید. این کار به آن سختی ای  که فکرش را می کنید نیست. کریس ووس، سرپرست  سابق FBI در بخش مذاکرات گروگانگیری، در این باره می گوید: این کار کاملا به آسانی گوش دادن است و فقط باید آنچه که مخاطب به شما میگوید را  برای خود تفسیر کنید.

حتی اگر اشتباه هم بکنید، هنوز هم کارتان کار درست است. آنها صحبتهایتان را اصلاح میکنند. این یعنی به شما اجازه میدهند که بهتر آنها را بشناسید. و این واقعیت که شما هم سعی بر این دارید تا طرف مقابلتان را بهتر بشناسید بسیار اتفاق خوبیست. طرف مقابل نیز جملات شما را اصلاح میکند و آنچه که از خود به شما گفته است را بیشتر برایتان تفسیر میکند.

این راه، روشیست که به طرفتان القا میکنید، که از طرف شمشا درک میشود و در واقع  هیچ احساسی بهتر از این نخواهد بود.

جمع بندی و روش هایی برای جذابیت بیشتر

 اساسی ترین متحرک برای جذاب دیده شدن:

گرم و صمیمی بودن نسبت به خبر بودن و ماهر بودن اهمیت بیشتری دارد. بهتر است تا به جای این که آدمی سرد و ماهر ولی در عین حال بد به نظر برسید، یک آدم احمق و دوست داشتنی به نظر برسید.

کمی سعی و تلاش کنید:

همیشه طرف مقابلتان، بر حسب احساس خود نسبت به صحبت و وقت گذراندن با شما، روابطش با شما را میسنجد. پس کاری کنید که شخص مقابلتان احساس مثبت و خوبی داشته باشد. یادتان باشد که میزبانان مهمان نواز، همیشه در حال تلاش برای راحتی میهمانانشان هستند.

گپ بزنید و از این طریق شباهت هایتان را پیدا کنید:

زمانی که نقاط مشترکتان را پیدا کردید، از طرف مقابلتان تعاریف صادقانه کنید. کمی خودتان را آسیب پذیر نشان دهید و از او بخواهید که اگر راهنمایی ای برای شما دارد، آن را دریغ نکند.

دیگران به این که احساس کنند شما گوش میدهید احتیاج دارند

از مخاطبتان سوالاتی با پایان باز بپرسید، فعال و سازنده باشید و در بحث شرکت کنید، اما حواستان باشد که مدام سوال نبپرسید.

چیزی که مخاطبتان میخواهد را به او دهید:

همه ما احتیاج داریم که فهمیده شویم.اگر ذاتا آدم جذابی نیستید، لازم است تا بدانید که جذاب شدن کمی تمرین کردن هم میخواهد. اگر همه تغییرات ذکر شده در بالا را انجام دادید، حال یک مساله مهم پیش می آید. آیا این کارها و رفتارها منطبق با  خود واقعی شما بوده است؟ اگر جوابتان خیر است بهتر است تا گفته زیر از گوتام مکوندا استاد دانشگاه هاروارد  را مطالعه نمایید.

” عوض کردن خودتان امری غیر قابل انجام است. بلکه در این جا تغییر دادن کارها و رفتارتان، همان تغییریست که باید انجام دهید. عادات و رفتارهای شما میتوانند تکامل یابند، میتوانند بهتر شوند و میتوانند تا بهتر از قبل شوند. اما این بدان معنی است که تغییراتی که انجامشان میدهید،  باید با خود واقعیتان و چیزی که میخواهید باشید، هم تراز باشند.”

تحیقیقات نشان داده اند، زمانی که سعی می کنید تا بهترین حالت خودتان باشید، در نهایت نتیجه، خود واقعیتان میشود.

به طور خلاصه ارایه بی چون و چرای خود واقعیتان ، باعث بروز داده شدن نکات و احساسات درستتان می شود. اگر سعی کنید تا به بهترین نمونه از خود برسید، قطعا به خود واقعیتان خواهید رسید. برای جذاب بودن، سعی کنید که بهترینهای اطرافیانتان را برایشان خلق کنید. لازم نیست که از خود واقعیتان دور شوید، فقط سعی کنید بهترین حالت خود باشید.