چگونه یاد بگیریم؟ چگونه درک کنیم؟ در این مقاله یاد خواهیم گرفت که چگونه می توانیم موضوعات و ایده های مختلف را یاد بگیریم و ان ها را درک کنیم و بدانیم که به خاطر سپردن با یادگیری متفاوت است. اگر به دنبال یادگیری و روش ها درک کردن هستید با ما همراه باشید.

فکر می کنم با این جمله موافق باشید که می گوید: «ما تفاوت بین اطلاعات و دانش را نمی دانیم».

اکثر افراد فکر می کنند که هر دوی این ها یک چیز هستند. در حقیقت، اطلاعات برای دانش یک لازمه است، اما چیزی که جای خالی اش به چشم می خورد یک عنصر کلیدی است…«تفکر».

در این مقاله از هاو کن یو ما به فرآیند یادگیری اطلاعات و اینکه چگونه می توانیم آن را به دانش عالمانه تبدیل کنیم می پردازیم.

انتقال یادگیری چیست؟

دِرِک و لارا کابررا دو تن از اساتید دانشگاه کورنل می گویند دانش برابر است با اطلاعات ضربدر تفکر. آنها در صدد هستند تا «تفکر و فکر کردن» را به کلاس درس باز گردانند. یکی از روش های آنها برای انجام این کار از این قرار است:

کابررا یک نظریۀ تفکر سیستمی دارد که از چهار مؤلفۀ تمایزات – سیستم ها – روابط – دیدگاه ها، تشکیل شده و به طور اختصاری با DSRP نشان داده می شود.

از طریق این نظریه این اساتید به ما نشان می دهند که چگونه موضوعات مختلف و نامتجانس به هم مرتبط می شوند و همینطور نشان می دهند که DSRP سرعت ما در دانستن چیز ها را افزایش می دهد. این امر ضرورتاً انتقال یادگیری را هم در ما افزایش می دهد.

انواع انتقال

انتقال، روشی است برای یادگیری چیزی در یک حوزه و به کار بردن آن در حوزۀ دیگر. این کار را می توانیم از طرق مختلف انجام دهیم که در اینجا دو روش بررسی می شود:

  1. انتقال عمودی (که انتقال دور هم نامیده می شود). یک کودک چیزی را در کلاس سوم می آموزد در کلاس چهارم یا حتی در سنین بزرگسالی به کار می گیرد. این یک نمونۀ سخت از انتقال یادگیری است زیرا شما چیزی را که یاد گرفته اید در حوزۀ کاملاً متفاوتی به کار می گیرید. مثل این است که یک بازی را یاد بگیرید و سپس آن را در یک استراتژی به کار ببرید.
  2. انتقال افقی (که انتقال نزدیک هم نامیده می شود). یک دانش آموز چیزی در یک درس (مثلاً زبان انگلیسی) یاد می گیرد و سپس آن را در درس دیگری (مثلاً ریاضی) به کار می برد.

نظریۀ کابررا اهمیت انتقال یادگیری را نشان می دهد. در حقیقت اگر یک دانش آموز یا شخص مهارت انتقال بالایی داشته باشد می تواند به بهترین معلم خود تبدیل شود. طبق گفتۀ کابررا اگر یک دانش آموز مهارت های انتقالی بالایی داشته باشد می تواند یک چیز را بیاموزد و سپس بر اساس آن ۱۰، ۱۵، یا ۱۰۰ چیز دیگر را به خودش یاد بدهد.

به «فکر کردن» فکر کنید

وقتی اهمیت انتقال یادگیری را درک می کنیم و از DSRP برای ایجاد این انتقال استفاده می کنیم، شاهد سه نتیجۀ شگفت انگیز در سه حوزه خواهیم بود:

  1. فرا شناخت افزایش یافته (یا همان فکر کردن در مورد «فکر کردن»)
  2. درک عمیق افزایش یافته (تفاوت بین تحلیل و ترکیب را می آموزید)
  3. انتقال افزایش یافته (قادر خواهید بود اتصالات عمودی و افقی ایجاد کنید)

در اینجا بعضی از رویکرد های عملی در مورد استفاده از این ایده های پنهانِ کشف شده بررسی می شود.

از هم جدا کردن + جمع آوری مجدد = یادگیری

یکی از بهترین تکنیک های انتقال یادگیری، تکنیکی است که توسط کابررا مطرح شده است. این تکنیک بسیار مفرح است و می توانید استفاده از آن را با فزرندانتان تمرین کنید.

استفاده از چیزی که قبلا یاد گرفته اید

انتقال عمودی یا دور مهم ترین نوع انتقال است. در اینجا به ۵ استراتژی مطرح شده برای استفاده از انتقال یادگیری به اتفاق شما کاربران هاو کن یو نگاهی می اندازیم:

  • آموزش صریح. استفاده و اعمال کردن چیزهایی که هر روز یاد می گیرید.
  • یادگیری گروهی. در کلاس درس هر چه بیشتر در گروه ها باشید یادگیری بیشتری اتفاق می افتد.
  • بازتاب. اگر نت برداری در کلاس درس به یادگیری یک مفهوم کمک میکند، پس می توان گفت نت برداری در سایر حوزه ها (مثلا کلاس درس یا کار) نیز می توان به شما کمک کند.
  • استفاده از تشبیهات و استعاره ها. تشبیهات و استعاره ها، آنچه که قبلا یاد گرفته اید را به کار می گیرد و آن را به موقعیت جدید اعمال می کند تا درک بهتری از آن موقعیت صورت بگیرد.
  • تعمیم. خودتان را وادار کنید تا اصول گسترده تر را به موقعیت های خاص تر تعمیم دهید. اگر موضوعی را مطالعه می کنید و عناصر لازم برای خلق کردن چیزی را کشف می کنید، از روش یکسانی استفاده کنید و عناصر اساسی برای دیگری را کشف کنید.

چگونه انتقال یادگیری را به کار بگیریم؟ (راهنمای گام به گام)

ممکن است به کار بردن آن برایتان سوال باشد. اما خیلی ساده است:

گام اول. از دانش قبلی استفاده کنید

تصور کنید قبلا انجام یک بازی را یاد گرفته اید. با استفاده از درکتان از آن بازی می توانید مهارت هایی را در زمینۀ دیگری به کار بگیرید.

گام دوم. اعمال کردن دانش قبلی به موقعیت جدید (موقعیت هایی که ظاهراً با هم نا سازگار هستند)

اگر در موقعیتی هستید که می بایست استراتژی کشور دیگری (به عنوان مثال چین) را درک کنید، می توانید از از دانش قبلی تان استفاده کنید (مثلاً همان دانشی که از بازی کردن به دست آورده اید).

گام سوم. قدرتمند کردن روابط

انجام بازی و درک استراتژی های کشور چین دو مفهوم انتزاعی (و تقزیباً مشابه) هستند. زمانی که در اعماق فرایند یادگیری تان غوطه ور می شوید (مثلا همان درک چین)، خواهید فهمید که آموخته هایتان از آن بازی در تحقیقات آگاهانه برای برقراری اتصالات جدید به شما کمک خواهند کرد.

گام چهارم. سندیت دادن به ارتباطات جدید و عکس العمل نسبت به آن

مطمئن شوید که به ایده ها و اتصالاتی که طی فرایند انتقال داده برقرار کرده اید، سندیت داده اید. نسبت به فرایند عکس العمل نشان دهید و در مورد فکر کردن (فراشناخت) فکر کنید (شناخت).

این کار توانایی شما برای اصول عمیق انتزاعی که زیر بنای ایدۀ جدید بررسی شده است را بالا می برد.

روابط پنهان بین ایده ها

در آخر نگاهی بیاندازیم به مثالی در مورد چگونگی استفاده از انتقال یادگیری در زندگی روزمره.

نویسنده ای را در نظر بگیرید که همیشه درگیر روش هایی برای تثبیت سیستم مراقبت های پرستاری بوده است. یکی از موضوعاتی که با آن مواجه شده است چگونگی ساخت شبکۀ ارتباطی مؤثر و کارآمد برای کمک به کودکانی است که ممکن است در معرض سوء استفاده قرار بگیرند.

این نویسنده به خاطر درک فرایند انتقال یادگیری توانست به سرعت ارتباط بین اهمیت کشف رابطه بین دو ایدۀ کاملاً متفاوت را درک کند.  این دو ایده از دو جملۀ اصلی برداشت شد:

  • محققان شبکه های ارتباطی تک کاره را برای انتشار اطلاعات ضروری بین پاسخگویان ابتدایی ایجاد می کنند که مشابه به انتشار ویروس است.
  • مدل های همکاری که بر اساس مطالعۀ مورچه ها و زنبورها به دست آمده اند می توانند در درک اصول پایه و بهترین عملکردها در زمان ایجاد استراتژی هایی برای تطابق اطلاعات به اشتراک گذاشته شده در موقعیت های اجتماعی به اشتراک گذاشته شوند.

در اینجا سوالی که پیش می آید از این قرار است: چگونه یک ویروس منتشر می شود و چگونه دانش به اشتراک گذاشته شود. در نتیجه کار کردن روی یک استراتژی در مراقبت های پرستاری برای همکاری (و ارتباط) و انتشار دانش مانند یک ویروس آغاز شد و ارتباطی بین آنها کشف شد که دو مفهوم اساسی شد:

ساختار ویروس و نظریۀ شبکه آنالیز می شود (از هم جدا می شود).

سپس دوباره ترکیب می شوند و به صورت کل بر می گردند و ایدۀ جدید در مورد چگونگی بهبود ارتباط و انتشار دانش مانند یک ویروس در سیستم مراقبت پرستاری شکل می گیرد.

فقط از طریق کشف ارتباطات پنهان بین ایده ها و بازگرداندن «تفکر» به معادله است که می توانیم دانش واقعی را به دست بیاوریم.