مهارت های مدیریتی مهارت هایی هستند که قبل از مدیر شدن باید بر آن ها تسلط پیدا کنید و از قبل خود را برای آن آماده کنید. شکی نیست که مدیر بودن امتیازات خاص خودش را دارد که از بین آن‌ها می‌توان به افزایش اعتبار، شناخت از مدیریت بالاتر و حقوق بیشتر اشاره کرد. اما مانند هر چیزی که ارزش بلندپروازی را دارد، مدیریت هم چیز سرگرم‌کننده‌ای نیست. به‌عنوان یک مدیر، بارها و بارها اتفاق می‌افتد که خودتان را در میان سختی‌های و دشواری‌ها می‌بینید. شاید لازم باشد به کسی بگویید او مناسب پستی که اشغال کرده است، نیست و یا پاره‌ای از مسائل را با مشتری ناراضی حل‌وفصل کنید.

به همین دلیل، مهم این است که شما به‌سادگی و بدون کسب آمادگی برای نقش مدیریت، آن را به عهده نگیرید. اگر می‌خواهید این کار را به‌درستی انجام دهید، مهارت‌هایی وجود دارد که ابتدا باید آن‌ها را در خود ایجاد کنید( همان مهارت های مدیریتی ). بنابراین قبل از اینکه برای به دست آوردن سِمت مدیریت وارد رقابت شوید، حتماً بر این 9 ویژگی را تسلط پیدا کنید.

مهارت های مدیریتی


درکی از بودجه و منابع مالی

حتی اگر در یک زمینه‌ی کمّی به‌خصوص کار نمی‌کنید هم برای بالا رفتن از پله‌های ترقی در شرکت، درک بودجه و مسائل مالی بسیار مهم است. هرچه بالاتر بروید، افراد بیشتری از شما و تیمتان انتظار دارند تا اثرگذاری‌تان را اثبات کنید.

رُی کوهن، لایف کوچ و  نویسنده‌ی کتاب The Wall Street Professional’s Survival Guide می‌گوید: “مدیران همیشه باید بدانند که اعداد چه معنایی دارند: چگونه به‌دست‌آمده‌اند و چه چیزی را ممکن است پنهان کنند یا نکنند. به‌عنوان یک مدیر، اگر در مورد فرآیند گزارش اعداد و ارقام اطلاع ندارید، نمی‌توانید دیگران را مقصر اشتباهات بدانید. این موضوع به‌عنوان تنبلی و مسئولیت گریزی دیده می‌شود. حتی اگر می‌خواهید از نقصی چشم‌پوشی کنید، حداقل می‌توانید دلیل رخ دادن این اشتباه سهوی را توضیح دهید.”

از فوبیای اعداد (عدد هراسی) رنج می‌برید؟ نگران نباشید – کوهن می‌گوید، اگر در دوره حسابداری، بودجه‌ریزی یا تحلیل صفحه گسترده شرکت کنید، می‌توانید مهارت‌های خود را به‌راحتی تقویت کنید.

 دلیگیشن یا تفویض اختیارات

مهارت های مدیریتی _ تفویض اختیارات

از مهم ترین و معروف ترین مهارت های مدیریتی ، مهارت تقسیم کار بین زیردستان است. اگر شما طرفداران پروپاقرص کنترل تمام امور هستید ( که البته به تنهایی ان کنترل همه جانبه خیلی مناسب یک مدیر با تجربه نیست) ، به‌طور خاص توجه جدی به این یک مورد خواهید داشت. شما به‌عنوان مدیر، نه‌تنها انجام پروژه‌های خود، بلکه نظارت بر کار دیگران را نیز بر عهده دارید. با افزایش سطح مسئولیت، زمان کافی برای اینکه دست‌تنها به همه‌ی کارهایی که باید انجام شود، برسید را نخواهید داشت. و وقتی آن لحظه فرامی‌رسد، باید بدانید که چگونه مسئولیت آن کار را به دیگری بسپارید.

آنجلا کوپلند، کوچ حرفه‌ای، می‌گوید: “بخش مهمی از کارها به‌عنوان مدیر از طریق برون‌سپاری انجام می‌شود. شما باید یاد بگیرید که رها کنید و به تیم خود تکیه کنید. و بیش از همه، باید به آن‌ها اعتماد کنید. خوشبخت‌ترین کارمندان کسانی هستند که احساس می‌کنند یک رئیس حامی دارند که برای انجام کار به آن‌ها اعتماد دارد

اولویت‌بندی  و مهارت های مدیریتی

توانایی تشخیص تسک مهم  و وزن دادن به کارها بر اساس اهمیتشان از جمله مهارت هایی است که باید برای آن از زندگی شخصی تا کاری وقت زیادی صرف کنید تا به نتیجه مطلوب برسید. با توجه به منابع محدودی که به‌عنوان یک مدیر در اختیار دارید، شناسایی مهم‌ترین پروژه‌ها و وظایف مهم را نیز ضروری است.

کوپلند می‌گوید: “به‌عنوان یک مدیر جدید، قطعاً از شما می‌خواهند که چیزی بیشتر از زمان و بودجه‌ای که دارید، صرف کار کنید. توانایی اولویت‌بندی ابتکارات، کار مدیریتی شما را به جلو سوق می‌دهد. این کار به شما امکان می‌دهد تا انتظارات منطقی‌ای از مدیر خود داشته باشید و به شما در محافظت از کارکنانتان در برابر فرسودگی شغلی کمک خواهد کرد.”

آشنایی با تکنولوژی کافی نیست، به روز باشید

اگر هنوز در کار با نرم افزار های مدیریت اطلاعات مثل اکسل یا پاورپوینت و .. ، خوب نه، عالی نیستید، زمان آن فرا رسیده است که شروع به کسب مهارت های بالاتر در نرم افزار های  مرتبط کنید. کسب مهارت با نرم افزار های ضروری و همچنین همگام بودن با روش های به روز مدیریتی و تکنولوژی های جدید یکی از مهمترین مهارت های مدیریتی است که کمتر به آن بها داده می شود. علاوه بر تکنولوژی به روز از مقالات مدیریت به روز هم در سایت های مختلف غافل نشوید.

کوهن می‌گوید، “توانایی آماده کردن صفحات گسترده، ارائه‌ی پاورپوینت و سایر اسناد برای مدیرانی که همیشه نمی‌توانند به پشتیبانی اداری تکیه کنند یک ناجی است؛ به‌ویژه کسانی که به خاطر شغلشان همیشه در حال سفر کردن هستند یا در شرکت‌هایی با پرسنل ضعیف کار می‌کنند از ضروریت بیشتری برخوردار است. همین موضوع در مورد درک اساسی عیب‌یابی تکنولوژی هم صدق می‌کند. وقتی برای نجات از یک بحران به کسانی وابسته هستید که در رده پایین‌تری نسبت به خودتان قرار دارند، قدرت و اقتدار خود را از دست می‌دهید.”

ارتباطات و شبکه سازی

مهارت‌های ارتباطی قوی در کنار نتورکینگ همیشه یک مزیت در محل کار محسوب می‌شود، اما اگر شما یک تیم را هدایت می‌کنید، این مهارت‌ها دیگر امتیاز نیستند بلکه به یک ضرورت تبدیل می‌شوند. به‌احتمال‌زیاد مجبور خواهید شد که بازخوردهای سازنده‌ای ارائه دهید، در بحران‌ها وظیفه‌ی هدایت را به عهده بگیرید و حتی ممکن است افراد را رها کنید – همه این‌ها نیازمند دستی ماهر است.

به گفته‌ی کوپلند، “گفتگوهای سخت مهم هستند زیرا باعث رشد و تغییر می‌شوند. اما، تغییر نیز دردناک است، بنابراین این مکالمات آسان نیستند. برای اینکه یک مدیر کارآمد باشید، باید آماده‌ی گفتگوهای سخت باشید.

هوش هیجانی

یکی از ویژگی‌هایی که به شما در برگزاری این مکالمات دشوار کمک می‌کند هوش هیجانی است. کوپلند در ادامه می‌گوید، “بخش عظیمی از توسعه و حفظ کارکنان موفق در هوش هیجانی خلاصه می‌شود. داشتن همدلی و درک دیگران به شما کمک می‌کند تا به کارمندان خود انگیزه دهید تا با چشم‌انداز شما هم‌راستا شوند. این ویژگی در مورد فروش ایده‌هایتان به مدیران سطح بالاتر نیز یک مهارت حیاتی به‌حساب می‌آید. برای آشنایی بیشتر با هوش هیجانی در محیط کار مقاله زیر را از دست ندهید:

هوش هیجانی در کسب‌ و کار چیست و چرا مهم و ضروری است؟

مهارت های مدیریت پروژه

مدیر بودن به معنای این است که دیگر نمی‌توانید از زیر خطاهای افراد تیمتان شانه خالی کنید و وانمود کنید که تقصیر شما نبوده، زیرا از مواردی که به شما اختصاص داده‌شده مراقبت نکرده‌اید. به‌عنوان یک کارمند ارشد، از شما انتظار می‌رود که از ابتدا تا انتها همه‌چیز را بدون اگر و اما ببینید.

کوهن می‌گوید: “مدیریت پروژه تقریباً تمامی جنبه‌های نقش شما به‌عنوان مدیر را نشان می‌دهد. صرف‌نظر از نقش و مسئولیت‌های شما به‌عنوان یک مدیر، باید بدانید که چگونه به تیم‌هایی با عملکرد بالا برای همکاری مشترک و با یک تعهد مشترک انگیزه بدهیم و آن‌ها را تحریک کنیم.”

کوهن می‌گوید اگر یک مدیر حرفه‌ای دارای مجوز حرفه‌ای نیستید، نگران نباشید. او پیشنهاد می‌کند که، “فقط باید روند کار را درک کنید و قدر اینکه هر یک از اعضای تیمتان سبک کار و انگیزه‌های مختلفی را برای کار خود به ارمغان می‌آورند را بدانید. شاید خواندن کتابی در زمینه‌ی مدیریت و راهبری مؤثر پروژه کافی باشد. شاید مشاور ارشدی را بشناسید که به شما در حفظ مسیرتان کمک کند.”

تجربه‌ی حضور در شرایط دشوار

بااین‌حال، فقط به دلیل اینکه رهبری یک پروژه را به عهده دارید به این معنی نیست که قرار است خودتان دست به کاری نزنید.

کوهن می‌گوید: “بخواهید و آستین‌ها را بالا بزنید. وقتی اعضای تیمتان بدانند که در صورت لزوم می‌توانید کارها را خودتان انجام دهید، احتمال اینکه میانبر بزنند و از روال معمول پیروی نکنند کمتر است و شما هم بهتر می‌توانید قدرت و اعتبار خود را به‌سرعت تثبیت کنید. گاهی در کنار آن‌ها کارکنید تا یادآوری شود که پرسنل خود را می‌شناسید.”

استقامت

به قول قدیمی‌ها «سنگین، سر است که تاج می‌پوشد». مدیر بودن غالباً مستلزم آن است که تصمیمات سختی بگیرید و در مقابل آنچه به آن باور دارید بایستید.

به گفته‌ی کوهن، “مدیر بودن می‌تواند مرزهای درست و غلط شما را جابجا کند. قبل از اینکه مدیر شوید، باید یک معنی قدرتمند از ارزش‌های شخصی خود و شهامت متعهد ماندن به آن‌ها را در خود شکل دهید. باید برای ایستادن برای چیزی که حق است راحت باشید، حتی اگر این کار راحتی نباشد. کارفرمای شما و کارمندان آینده‌ی شما قدردان این کارتان خواهند بود.”

کوهن اضافه می‌کند، “همدلی کردن مهم است، اما باز هم تفاوت بین مزخرفات و حقایق را بدانید. مدیران خوب باانصاف و منطقی هستند اما سست و ناتوان نیستند. آن‌ها یاد گرفته‌اند که چگونه در عین شناسایی و رفع نقاط ضعف خود، قاطعانه عمل کنند.”

منبع: