انگیزه در مدیریت را می‌خواهیم از دید جامع تری بررسی کنیم. انگیزه تقریباً تمامی اعمال زندگی ما را هدایت می‌کند. به آن فکر کنید، چه چیز به شما انگیزه می‌دهد تا راهی آشپزخانه شوید و ساندویچی درست کنید؟ گرسنگی؟ چه چیز به شما انگیزه داد تا امروز صبح بیدار شوید و سرکار بروید؟ در سطح خیلی ابتدایی، داشتن سقفی بالای سر و غذایی بر سر سفره.

 

انگیزه یک نیروی به‌شدت قدرتمند در زندگی ما است و بخشی از ماهیت انسان است. همه‌ی ما به دلیلی برای حرکت روبه‌جلو نیاز داریم.

این دلیل پشت هر ایده‌ی کسب‌وکاری که تاکنون عملی شده است- هم از نوع موفق و هم ناموفق- وجود داشته است. شما به‌عنوان مدیر باید منابع لایتناهی انگیزه داشته باشید، اما اگر این نیروی محرک به اطرافیانتان سرایت نمی‌کند آنگاه رسیدن به اهداف گروه، اگر غیرممکن نباشد، مشکل خواهد بود.

امروز در هاوکن‌یو می‌خواهیم در رابطه با موضوعی بسیار مهم در هر بیزینس و کسب‌و‌کاری صحبت کنیم. آن هم اهمیت ایجاد و انتقال انگیزه از ناحیه مدیر و مدیریت به تمامی افراد تاثیر گذار در کسب و کار است.

آخرین‌مهلت پروژه‌ها، رشد طولانی‌مدت و حتی اهداف روزانه به رهبری بستگی دارد که انگیزه را پرورش می‌دهد.

درک اهمیت انگیزه در بین اعضای تیم و دانستن اینکه چگونه برای ساخت انگیزه اقدام شود، از ضروریات جعبه‌ی ابزار هر رهبر هست. هیچ روش تعیین‌شده‌ای برای انگیزه وجود ندارد، بااین‌همه طبیعت آدمی غیرقابل‌ پیش‌بینی است.

اگرچه انگیزه در رهبری گاهی به‌شدت چالش‌برانگیز است، اما مزایای آن می‌تواند تفاوت‌هایی را بین یک تیم استثنائی و یک تیم در حال دست‌وپا زدن ایجاد کند. بیایید رابطه‌ی بین رهبری و انگیزه و چگونگی ایجاد کردن انگیزه در تیم را تفکیک کنیم.

اعضای باانگیزه تیم قوی‌تری را ایجاد می‌کنند

انگیزه در مدیریت از این باب مورد توجه و اهمیت است که در سطح بسیار ابتدایی وجود انگیزه در رهبری یک گروه از افراد این امکان را به تیم یا شرکت می‌دهد تا به اهدافش با سرعت بیشتری دست یابد. اگر هیچ‌کس برای انجام کار انگیزه‌ای نداشته باشد، هیچ کاری انجام نمی‌گیرد. ساده‌تر از این نمی‌شود.

اعضای از قید رهاشده‌ی تیم می‌توانند شرکت را در معرض خط بسیار بالایی قرار دهند. از طرف دیگر، آن روی سکه کارمندانی قرار دارند که باانگیزه هستند و به‌ شدت در کاری که شرکتشان انجام می‌دهد مشارکت می‌کنند و به این ترتیب سازمانی با خروجی قوی‌تر ایجاد می‌کنند.

تصور کنید تیمی از 7 کارمند دارید و تمامی 7 نفرشان برای رسیدن به یک هدف واحد انگیزه دارند. حالا همان تیم را تصور کنید در حالی‌  که فقط دو نفر از کارمندان باانگیزه هستند و 5 نفر دیگر روز کاری را با گردش در اینترنت هدر می‌دهند. در این شرایط رسیدن به آن هدف واحد نیازمند صرف زمان و انرژی بیشتر خواهد بود.

ارتباط بهتر برابر است با موفقیت بیشتر

بی‌شک ارتباط یکی از عناصر کلیدی برای رهبری قدرتمندی است که انگیزه را پرورش می‌دهد. افراد یک میل طبیعی به احساس شناخته شدن دارند و یادگیری نحوه‌ی ارتباط مؤثر با اعضای تیمتان، هم به‌صورت تک‌به‌تک و هم به‌صورت گروهی، تفاوت فاحشی در روند کارتان ایجاد می‌کند.

طبق بررسی گالوپ در سال 2014 روی 1,015 کارگر،  46 درصد آن‌ها گفتند که به‌ندرت، یا شاید هرگز، پیش می‌آید که جلسه‌ای را ترک کنند و فهمیده باشند که از آن‌ها چه انتظاری می‌رود. این آمار باید زنگ هشدار بیدارکننده برای تمامی رهبران و مدیران باشد تا در نحوه‌ی برقراری ارتباط با کارکنانشان تجدیدنظر کند.

وقتی شخصی در تیم نمی‌داند کاری که انجام می‌دهد چه نتیجه‌ای به دنبال دارد چگونه می‌توان انتظار داشت آن کار را با موفقیت انجام دهد؟ رهبران تأثیرگذار همیشه در ارتباط مؤثر خوب عمل می‌کنند و انگیزه‌ای که در کارکنان ایجاد می‌شود محصول این ارتباط است.

ایجاد انگیزه‌ی مثبت یک کار بزرگ با تأثیر چشمگیر است

هنری فورد می‌گوید، «چه فکر کنید که می‌توانید و چه فکر کنید که نمی‌توانید، در هر دو صورت حق با شماست»

خوش‌بینی مهم‌ترین ابزار یک رهبر در برابر بدبینی کارکنان، که انگیزه را در آن‌ها می‌کشد و اهداف را از خط خارج می‌کند. اگر انگیزه‌ی یک رهبر بهتر بودن را ندارید ایجاد کردن انگیزه در اطرافیانتان سخت خواهد شد.

وظیفه‌ی شما به‌عنوان یک مدیر فقط امرونهی کردن نیست، بلکه شکل دادن به باور افراد در کاری که انجام می‌دهند است. از ایمیل‌هایی که برای برقراری ارتباط با کارکنانتان استفاده می‌کنید گرفته تا طرز عملتان در اتاق استراحت، دیدگاه مثبت این پیام را منتقل می‌کند که شما به تیمتان اعتماد دارید. نگرش مثبت ابزار به شکل باورنکردنی قدرتمند در شکل دادن انگیزه است.

بیشتر روی انگیزه‌ی درونی متمرکز شوید تا انگیزه‌ی بیرونی

راحت است که روی انگیزه‌ی بیرونی متمرکز شوید که در آن موقعیت پاداش یا ترس از تنبیه به‌عنوان باانگیزه بودن افراد برداشت می‌شود. اگرچه در نظر گرفتن بن خریدی به‌عنوان پاداش یا خطر اخراج شدن می‌توانند محرک‌های انگیزه‌ی قوی باشند، اما این‌ها فقط یک نوع از انگیزه هستند.

انگیزه‌ی درونی زمانی اتفاق می‌افتد که افراد انگیزه‌ی انجام کار یا اجرای رفتاری را دارند چون باعث خشنودی شخصی‌شان می‌شود.

یک نمونه‌ی کامل از این انگیزه بررسی سال 2013 است که نگاهی به پرستارانی انداخته که وظیفه‌ی آماده کردن کیت‌های عمل جراحی را به عهده داشته اند. پرستارانی که پزشکانی که قرار بود از کیت‌ها استفاده کنند را می‌دیدند، در مقایسه با پرستارانی که استفاده‌کنندگان کیت‌ها را نمی‌دیدند، مدت بیشتری را برای آماده کردن کیت‌ها صرف می‌کردند و خطای کمتری هم داشتند.

ارتباطات فردی را شکل دهید که «چرایی» را منتقل کند

همان‌طور که در مثال قبل اشاره شد، پرستاران ارتباطی با «چرایی» پشت عمل آماده‌سازی کیت‌ها داشتند. یک پیام متنی می‌تواند این چرایی را به اعضای تیم منتقل کند، اما همیشه هم نمی‌تواند مؤثرترین راه برای ایجاد انگیزه باشد.وقتی مدیران شروع به شناخت اعضای تیمشان می‌کنند و درنتیجه پیوندهای قوی با آن‌ها برقرار می‌کنند، شروع به رشد و تقلا می‌کنند. روابط، انگیزه‌ی واقعی را ایجاد می‌کنند و وقتی شما شناخت بیشتری از اعضای تیمتان دارید، شناختی بیشتر از دانستن نام آن‌ها، شانس بیشتری برای انتقال چرایی که پشت هدف است دارید. کارکنانتان هم به‌نوبه‌ی خود با احتمال بیشتری به کاری که انجام می‌دهند اهمیت می‌دهند.

اعضای تیم را تحسین کنید و انگیزه ایجاد کنید

دلیلی وجود دارد که معلمان وقتی دانش آموزان سؤالات را کامل جواب می‌دهند برای آن‌ها یک ستاره طلایی کنار برگه‌شان می‌گذارند. تحسین مثبت صرفاً یک احساس خوب ایجاد می‌کند و افراد دوست دارند به خاطر کار خوبی که انجام می‌دهند شناخته شوند.

طبق مطالعه‌ای که توسط مدرسه‌ی کسب‌وکار هاروارد انجام شد، کارکنانی که از سوی مدیرشان تحسین می‌شوند، در مقایسه باکسانی که تحسین دریافت نمی‌کنند، باانگیزه‌تر هستند، یعنی خلاق‌ترند. چقدر شگفت‌انگیز، افرادی که «آفرین، کارت خوب بود!» را می‌شنوند برای ادامه دادن کار خوبشان انگیزه‌ی بیشتری دارند.

اگر رهبری به اطرافیانش نشان دهد که کارشان ارزشمند است و از آن‌ها تقدیر کند، اعضای تیم هم انگیزه‌ی بیشتری پیدا می‌کنند تا به سراغ وظیفه‌ی بعدی که در دست دارند بروند. با سرچ کردن در مورد روش‌های افزایش انگیزه‌ی بیرونی راهکارهای بیشتری در این راستا یاد خواهید گرفت.

از افراد پاسخ بخواهید دارید و بازخورد دهید

به همان اندازه که توانایی رهبر برای تحسین کردن حائز اهمیت است، توانایی‌اش برای تصحیح اشتباهات یا فعالیت‌های اشتباه هم مهم است. وقتی رهبری عملکرد ضعیف را نادیده می‌گیرد، می‌تواند پیش‌زمینه‌ی خطرناکی را ایجاد کرده و کارکنانی که قبلاً مشارکت می‌کردند را هم بی‌انگیزه کند. وقتی بعضی از افراد در تیم در انجام کارها مشارکت نمی‌کنند و رهبر هم گامی برای تصحیح آن‌ها برنمی‌دارد سایر افراد متعهد در گروه هم به‌اندازه‌ی قبل متعهد نخواهند بود.

درحالی‌که تحسین یکی از اعضای تیم در برابر دیگران می‌تواند محرک قدرتمند انگیزه برای کل تیم باشد، تصحیح رفتار یک کارمند در خلوت هم می‌تواند نفس کارمند را حفظ کند. با ارائه‌ی بازخورد به اعضای تیم به‌صورت خصوصی در جایگاه بهتری برای انگیزه بخشیدن بدون پرت کردن حواس دیگران خواهید بود.

اغلب سؤالی مطرح کنید و در جهت راه‌حل کارکنید

یک رهبر انگیزه‌بخش معمولاً اطرافیانش را به کار می‌گیرد تا بفهمد در مورد شغلشان چه جایگاهی دارند. افراد باید بدانند که رهبران معمولاً علاقه‌ی اصیلی به نقش آن‌ها در تیم و موقعیتی برای ابراز نگرانی‌ها یا به اشتراک گذاشتن ایده‌ها هستند.

  • آیا اعضای تیمتان تمامی منابع موردنیازشان رادارند؟
  • آیا برای توسعه‌ی مهارت‌های جدید به چالش کشیده می‌شوند یا تشویق می‌شوند؟
  • آیا آن‌ها متوجه مسئله‌ای که مطرح نشده می‌شوند؟

ارزشی که علاقه‌ی اصیل به نقش کارکنان در ایجاد انگیزه دارد را دست‌کم نگیرید. با سؤال پرسیدن از کارکنانتان و گوش دادن به جواب‌های آن‌ها، احساس می‌کنند برای کسب فرصت‌های جدید مجهزتر هستند و احترام بیشتری برای مدیریت و رهبری قائل‌اند.

یک سبک کاری سالم را ترویج کنید

کارکنانی که سالم و شاد هستند خلاق‌تر خواهند بود و هرروز برای اینکه بیایند و کاری را به انجام برسانند احساس بهتری خواهند داشت. از پا درآمدن کارکنان یک مسئله‌ی واقعی است و اگر کارکنان دائماً مجبور به کارکردن برای ساعات طولانی‌تر و با مسئولیت بیشتر شوند، انگیزه‌ی آن‌ها آسیب می‌بیند و احساس تنفر نسبت به رهبر ظاهر می‌شود.

البته زمان‌هایی هست که کار کردن تا نیمه‌شب اجتناب ناگزیر است و بخشی از کار است. بااین‌حال انجام حرکت درست می‌تواند مانع از این بشود که کارمند خسته شانه‌هایش را بالا بی اندازد و از در بیرون برود. ابتکارهای سالم از فراهم کردن میان وعده‌های سالم گرفته تا در نظر گرفتن فعالیت‌هایی برای رهایی از استرس به حفظ انگیزه‌ی تیم کمک می‌کند.

افکار پایانی

راهبری مؤثر می‌تواند نتایجی را در بر داشته باشد، و برای رسیدن به آن نتایج و تعیین کردن اهداف بزرگ‌تر و بهتر، یک رهبر باید نقش انگیزه برای «چرایی» را درک کند. وقتی یک راهبر بتواند این پیغام را به اعضای تیمش منتقل کند و به‌عنوان یک مدل یا معلم برای آن‌ها عمل کند، آن‌ها اطراف خودشان را پر از کارکنان باانگیزه می‌کنند.

انگیزه‌ی راهبری طیفی از عوامل را در برمی‌گیرد و نقشی را در موفقیت کلی تیم ایفا می‌کند. این موضوع می‌تواند باانگیزه‌ی خود رهبر شروع شود، اما باید کل تیم را هم در بربگیرد.