به چه افرادی کم حرف می گویند؟ آیا کم حرف بودن با خجالتی بودن متفاوت است؟ کم حرفی و کم حرف بودن همانند پُر‌حرفی یک نقص و عیب به حساب می آیند و افرادی که نمی توانند خود را در بحث ها و گفت و گو های دوستانه و .. مشارکت دهند باید هرچه زودتر به فکر راه چاره باشند. اگر شما هم احساس می کنید که با کم حرفی و یا کم حرف بودن مشکل دارید  این مقاله را با ما دنبال کنید.

زمانی که با یک شخص مشغول گفت‌وگو هستید، اگر زیاد صحبت نکنید  مکالمه کم کم رو به پایان می‌رود.  در مکالمات گروهی نیز شما  این انتخاب را دارید تا کمی تامل کرده و اجازه دهید تا سایرین صحبت کنند. با این حال، توجه داشته باشید که اگر هم به اندازه کافی صحبت نکنید ممکن است تا در نظر دیگران شخصی ساکت و حتی خجالتی جلوه نمایید.

به صورت کلی آرام بودن امر بدی نیست. در واقع این که بعضی از افراد نسبت به سایرین کمتر صحبت می‌کنند، اصلا اتفاق ناپسندی نیست.  در بسیاری از محافل اجتماعی همیشه برخی از  اعضا  آدم‌های  بی سر‌و‌صدا‌تری هستند که حتی از قضا،  همه افراد آن‌ها را  دوست دارند. با این وجود، اگر این انتخاب شما نباشد که ساکت باشید، سکوت کردن می تواند به منزله یک پایبندی ناخوشایند باشند  که در  در زندگی اجتماعی شما نیز تاثیر گذار است. اگر با یک گروه جدید معاشرت می‌کنید  و می‌خواهید  در گفت‌وگوها شرکت کنید و دوست ندارید که به  صورت ناخواسته نادیده گرفته شوید، اما به دلیل خویشتن داری  و خجالت قادر به این نیستید که زیاد حرف بزنید، این مساله یک مشکل  بزرگ است.

 در مقاله زیر چندین نکته در رابطه با  چگونه صحبت کردن در زمان‌هایی که با خود در کشمکش هستید  که چگونه پای صحبت را باز کنید و یا نظر خود را بگویید، ارایه شده است. با ما در هاو کن یو همراه باشید.

به خودتان اجازه دهید تا آرام شوید

اول از همه با یک قاعده اساسی و کلی شروع می‌کنیم. بسیاری از مردم زمانی که سعی بر این دارند که کمی بیشتر صحبت کنند، بدتر خود را عصبی می‌کنند و در واقع زمانی  که می‌خواهند چیزی بگویند به خود فشار وارد می‌کنند  و اگر هم به  خود فشار نیاورند  در عوض  هنگام صحبت کردن بیشتر خجالت‌زده شده و به خودشان سخت می‌گیرند که این اتفاق مشکل را بدتر می‌کند. با ساکت و آرام بودن کمی از بار این مسئولیت را از روی دوش خود بردارید. اگر می توانید درباره چیزی صحبت کنید این عالی است، اما اگر نمی‌توانید، مشکلی نیست! این مشکل برای برخورد با کم حرف بودن و یا کم حرفی یک دید باز تر و جامع نیازمند است.

هر چند وقت یک بار، شما هم چیزی بگویید

 از دید سایر افرا هر زمان که شما به آن حد که ازتان انتظار می‌رود در یک مکالمه  شرکت نمی کنید، شما شخصی آرام و ساکت دیده می‌شوید. برای مقابله با این دیدگاه  ممکن است که خود را مجبور به  پر حرفی و یا بیشتر صحبت کردن از آن چیزی که در واقعیت دوست دارید، ببینید. یکی از مواردی  که در این شرایط مفید است این است تا یک قاعده صریح در ذهنتان در نظر بگیرید که مثلا  باید حداقل هر چند دقیقه یک بار کم و یا ترجیجا بیشتر، چیزی بگویید.

 این قاعده خیلی کلی  به نظر می رسد، اما اگر به آن پی ببرید، شما را مجبور می کند تا به  طور مداوم سعی کنید تا موضوعات جدیدی را به صحبت‌هایتان اضافه کنید. اگر بدین مساله آگاه نیستید که بهتر است تا   شما هم در بحث‌ها مشارکت داشته باشید، به طور پیش فرض می توانید عقب نشینی کرده و به  گوش دادن به همه بپردازید، اما گاهی اوقات به خود بیایید.

در این شرایط می‌بینید که حدودا ده دقیقه یا بیشتر هیچ کلمه‌ای نگفته‌اید  و یا غرق افکارتان شده‌اید و کل حواستان به فکر و خیال‌های پوچ داخل ذهنتان رفته است.

 این قانون مخصوصا در این شرایطی صادق است  که در گروهی از افراد که همگی یک‌دیگر را می شناسند شما فردی تازه وارد و جدید هستید. متأسفانه غالبا این وظیفه شما است که خود را وارد بحث آن‌ها کنید. همه آن افراد با یک‌دیگر احساس راحتی دارند و به همین علت ممکن است که به طور ناخودآگاه از شما غافل شوند.

اگر شما هم  رابطه با صحبت‌هایتان برای غلبه بر کم حرف بودن مشکل دارید، ممکن است که به دلایل مختلفی دوست داشته باشید تا متن زیر را مطالعه نمایید.

 “ اگر خود را در حالتی یافتید که به خاطر بیش از حد تمرکز کردن بر روی بررسی این  مساله که درصد سهم شما از آن مکالمه چقدر است، مدام استرستان بیشتر می‌شود، این اجازه را به خود بدهید که سکوت اختیار کنید  و این فشار را از روی خود بردارید.”

برای غلبه بر کم حرفی مشارکت جزئی بهتر از سکوت کامل

اگر در یک مناظره افرادی دیگر مسئولیت صحبت کردن را به عهده گرفته‌اند، قطعا سایرین از شما انتظار ندارند که شما هم تا همان حد در گفت‌وگو مشارکت کنید و به همان میزان که آن‌ها صحبت می‌کنند، شما هم صحبت کنید. در این شرایط، می‌توانید تا با  اضافه کردن جملاتی جزیی، خودتان را در مکالمه درگیر کنید. جملاتی مانند زیر:

  • بله، من هم همین چیز را شنیده‌ام.
  • شما درست می‌گویید. او این کار را می‌کند.
  • بله، کاملا.
  • شوخی می‌کنید؟!
  • به هیچ وجه!
  • و یا مثلا به جای این که کاملا ساکت باشید، در شرایطی که مناسب است بخندید.
  • از خودتان صداهای آرامی در بیاورید که نشان دهید مشغول گوش دادن هستید. مانند “اوه” و یا “اوهوم”

شما در مرکز صحنه نیستید و  سایرین را با یک داستان عجیب و غریب خیره نکرده‌‌اید، اما با این روش شما هنوز هم نشان می دهد که در راس گفت‌وگو هستید. اگر خودتان را از صحبت کردن منع می‌کنید، بیان این جملات کوچک می‌توانند توانایی شما را در مشارکت  بالاتر برده و این کار را برایتان آسان‌تر کند.

حد اقل وانمود کنید که حواستان به بحث هست

اگر چندین دوست در یک مهمانی مشغول صحبت باشند، قطعا تفاوت زیادی بین کسی که صحبت نمی‌کند اما  به طور آشکار به بحث ها گوش می‌هد با فرد منزوی وجود دارد.  ( مثلا به سمت افراد دیگر خم شده تا بهتر بشنود، و یا به شخص صحبت کننده نگاه می‌کند و  تلاش می‌کند که با وجود صداهای دور و اطراف صدای طرف مقابل را بشنود و یا در تایید حرف‌ها سر تکان می‌دهد و با چهر‌ه‌اش علاقه‌مندیش به شنیدن بحث را ابراز می‌کند)

در حالت  اول  با توجه به رفتارهایی که فرد انجام می‌دهد، حتی اگر حرفی برای گفتن هم  نداشته باشد این پیام به سایرین می‌رسد که او نیز بخشی از آن گفت‌وگو است. این افراد حتی اگر از لحاظ فنی خیلی هم حرف نزنند، سایرین خیلی کم‌تر متوجه ساکت بودن آن‌ها می‌شوند. در حالت دوم، شخص به طور ناخواسته و  غیر کلامی حتی اگر هدف و مقصودش این نباشد، این  پیام را به سایرین می‌فرستد که  “من به آنچه اتفاق می افتد اهمیتی نمی دهم”.

 این حرف‌ها نکاتی کاربردی و عملی هستند، به این معنا که اگر شما تلاش کنید تا به مکالمه بپیوندید، انرژی ذهنی کمتری برای اختصاص دادن به این که چقدر ساکت هستید  هدر خواهید داد. همچنین شما قادر خواهید بود تا چیزهای کوچکی را وارد گفت‌وگو کنید که ممکن است موضوع بحث را به جایی برسانند که شما هم قادر به مشارکت در ادامه بحث  باشید.

کم حرفی و کم حرف بودن به نوع توجه و نگاه شما به مباحث هم بستگی دارد. ما قبلا به سطح پایین اطلاعات عمومی و دانش و نقش آن در روابط عمومی پرداختیم، حال این موضوع اینجا هم صدق می کند. شاید بخش مهمی از کم حرفی و کم حرف بودن شما به عدم توانایی تان در درک مباحث و نداشتن اطلاعات خاصی برای به اشتراک گذاری بر می گردد.

قوانین شرکت در مباحث و گفت و گوها

بسیاری از مردم دوست دارند که وقتشان را در گروه های کوچک تر و قدیمی‌تر بگذرانند. زمانی که افرادی جدیدی وارد جمع می‌شوند، و همه با هم شروع به حرف زدن می‌کنند‌، صحبت کردن برای این دسته از افراد سخت‌تر می‌شود. آن‌ها هنگام مواجه با این شرایط به طور پیش‌فرض ساکت می‌شوند زیرا مهارت و ذهنیت لازم برای بودن در آن شرایط را نیاموخته اند. برای این کار باید دانش روابط اجتماعی خود را افزایش دهید و با قانون های برقراری ارتباط بیشتر آشنا باشید.

برای تقابل با کم حرف بودن صحبت کنید ولی نه همیشه

در بعضی از موارد، افراد ناخواسته ساکت می‌شوند، زیرا گروهی که در آن قرار دارند،  مشغول صحبت کردن در رابطه  با  موضوعی است که آن فرد در واقع هیچ اطلاعاتی برای اضافه کردن درباره آن موضوع ندارد. آیا باز هم به اجبار باید در بحث شرکت کنیم؟

 یکی دیگر از زمان‌هایی که ابتکار عمل به خرج دادن در آن موقعیت بسیار خوب است، درست وقتی است که دیگران مشغول صحبت با یکدیگر هستند  و تلاشی هم نمی‌کنند که شما را وارد بحث کنند، ولی خودتان آهسته وارد بحث آن‌ها می شوید. هیچ قانونی  وجود ندارد که به شما بگوید تا مجبور هستید تا صبر کنید که سایرین به طور مستقیم به شما اشاره کرده و نظرتان در مورد چیزی را بپرسد.  مثلا زمانی را در نظر بگیرید که دو دوست  مشغول گپ زدن در باره یک فیلم هستند و به این که شما آن مکالمه را نمی‌شنوید اهمیتی نمی‌دهند. لازم است تا بدانید که حتما لزومی ندارد که خودتان را وارد بحث های شخصی یا خصوصی دیگران کنید.

برخی مواقع ساکت بودن ربطی به کم حرفی و کم حرف بودن ندارد

ممکن است فردی  که در جمع‌های فامیلی و موقع صرف غذا گوشه و گیر ساکت است، در هنگام بازی کردن با  بازی های ویدئویی با دوستان خود، پرشور و با اعتماد به نفس باشد. آرامش  شما می تواند به وضعیت شما بستگی داشته باشد و هیچ ربطی به کم حرف بودن نداشته باشد.

مواقعی وجود دارد که در  کنار افرادی هستید که باعث معذب بودن شما می شوند، زیرا  شما برای اولین بار آن جمع را ملاقات می کنید و  یا در جمعی هستید که می‌خواهید تا  آن‌ها شما را دوست  داشته باشند و یا در مکانی هستید که نسبت به آن‌ها احساس هراس دارید.

بودن در این شرایط، امکان این که خود را وارد بحث آن‌ها کنید، سخت‌تر می‌کند.

مواقعی که در گروهی هستید که هر شخص منحصرا به بلندی صحبت می‌کند و یا در حال تکاپو برای صحبت با دیگران است، ممکن است که ترجیح دهید تا در صحبت‌ها مشارکت نکنید و ساکت بمانید و یا اصلا به خاطر چیپ بودن بحث و کم ارزش بودن بحث مطرحی خود را به کم حرفی بزنید و کم حرف به نظر برسید.

زمانی هایی وجود دارد که در جمعی از افراد هستید که احساس می کنید نمی‌توانید با آن‌ها ارتباط برقرار کنید. مثلا ممکن است که آن‌ها در حال با شور و شوق مشغول صحبت کردن در رابطه با  موضوعی باشند که  شما به آن علاقه‌ای ندارید  و یا مشغول خندیدن به جک‌هایی که برای هم تعریف می‌کنند باشند، در صورتی که از نظر شما آن‌ جک‌ها اصلا خنده‌دار نیستند. دقیقا این جا زمانی است که باید بنشینید و فکر کنید که  واقعا لازم است وارد بحث آن ها شوید؟

در برخی موارد ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که اگر هر فرد دیگری در شرایط مشابه شما بود، سکوت می‌کرد. اصلا بهتر است بگوییم گاهی اوقات بهتر است کم حرف باشیم و با کم حرفی خود را از برخی مشکلات مصون داریم. هر یک از این سناریوها راه حل های مختلفی دار ند که مهارتتان در مدیریت به شما در تصمیم گیری کمک می‌کند

اگر در اولین ملاقات ساکت بودید، دفعه بعد بهتر عمل کنید

مسلما همیشه نمی‌توانید خوب عمل کنید، این که افراد هنگام قرار گرفتن در جمعی جدید هرازگاهی ساکت باشند چندان امر عجیبی نیست. پاک کردن تاثیر اولیه‌ای که برخی صفات افراد بر روی  ذهن سایرین می‌گذارند قطعا امری سخت خواهد بود، اما ساکت بودن در اولین دیدار جزو این صفات نیست. مردم به طور غریزی این مساله را درک می‌کنند که برخی افراد در گرم گرفتن با آدم‌های جدید کمی کند‌تر هستند.

اگر در ملاقات دوم کمی پرحرف‌تر باشید، دیدگاه اولیه آن‌ها که در ملاقات اول شما را فردی غیردوستانه تصور کرده بودند و به نوعی کم حرف بودن شما به چشم آمده است، از بین رفته و یا حتی به این مساله پی خواهند برد که بودن در کنار شما می‌تواند اتفاقی دلچسب باشد.

کم، ولی تاثیر گذار صحبت کنید

قرار نیست برای برطرف کردن کم فردی حرفی پر حرف و گستاخ باشیم. مسلما همه  ما شخصی را می‌شناسیم که اصولا زیاد حرف نمی‌زند، اما زمانی که صحبت می‌کند همه مخاطبین به  او گوش می‌دهند، زیرا او را  شخصی پرمحتوا و عاقل می‌دانند.

داشتن همیچین شخصیتی می‌تواند خواسته بعضی از افراد ساکت و آرام باشد، زیرا این را می‌دانند که اگر بتوانند شخصیت پر و عاقلی از خود بسازند در حین این که لزومی وجود ندارد که حتما صحبت کنند، اما همیشه قابل احترام خواهند بود. لازم است تا بدانید که این روش زیاد عملی و آسان نیست.

این روش در  اکثر زمینه ها مناسب نیست. مسلما در جمعی از دوستان که در یک فودکورت دور هم جمع شده‌اند  و مشغول جک گفتن هستند، هیچ کس دوست ندارد که یک نفر همیشه ساکت و جدی بنشیند.( و نه بخندد و نه صحبتی کند!)  مسلما آن‌ها فردی را می‌خواهند که  سرگرم کننده باشد و در جمع مشارکت کند. همچنین، اگر سعی کنید که هر حرفی که می‌زنید حتما هوشمندانه باشد، قطعا با  این کار به خودتان فشار زیادی وارد می‌کنید. سعی کنید برای شرایط مختلف اماده باشید و تصمیم درست بگیرید. گاهی باید شنونده خوبی باشید و گاهی هم هم شنونده و هم گوینده خوب.