در زندگی هر شخص فرد یا افراد مغرور وجود دارد. افراد مغرور فکر می کنند که همه چیز را میدانند، بر همه چیز کنترل دارند و افراد دیگر از این نعمت ها محروم هستند. مواجهه با این افراد نه تنها خوشایند نیست بلکه واقعا سخت و زجر آور است. اما بهتر است بجای ناراحت یا سرخورده شدن، روشی پیدا کنیم که در مواجهه با غرور و خودبینی اینگونه افراد برخورد مناسبی داشته باشیم و اطمینان یابیم که در این نوع دیدار ها هیچ چیز روی احساس خوبمان تاثیر منفی نخواهد گذاشت. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.

ابتدا باید این نکته مهم را ذکر کنیم که این مقاله به هیچ عنوان درباره ی تغییر شخصیت یا کنترل فرد مغرور نیست. در این مقاله ما تنها به مواردی میپردازیم که میتواند به شما روش های برخورد با افراد خودشیفته را آموزش دهد.

شخصیت، رفتار و برخورد شما در مقابل فرد مغرور

در برخورد با یک فرد مغرور طوری رفتار کنید که محکم و با اعتماد به نفس هستید، وقتی در درون تان احساس آرامش می کنید، وقتی اعتماد به نفس دارید و به خودتان مطمئن هستید یک شخص مغرور نمی‌تواند شما را تضعیف کند. حس اعتماد به نفس و خود ارزشی شما مانع از آسیب پذیری تان در مقابل یک فرد مغرور می‌شود. فرد مغرور ممکن است نتواند با شما ارتباط برقرار کند و حتی حرف های آزار دهنده ای به شما بزند. اما به هیچ عنوان اهمیتی ندارد که فرد مغرور نتوانسته آنطور که باید با شما ارتباط بر قرار کند. چرا که ارتباط نزدیک با یک فرد که به احساسات مثبت شما و همچنین عزت نفستان لطمه میزند در نهایت هیچ چیز به جز احساس درد و رنج باقی نخواهد گذاشت.

از مواجهه با فرد مغرور به عنوان فرصتی برای تقویت مهارتهای گوش کردن و تحمل استفاده کنید. شاید ضعف شما کم تحملی، است. همه اشخاص معمولا در برخورد با انسان خودشیفته احساس و نگرشی منفی به او دارند. اما شما سعی کنید بدون قضاوت فرد حد اقل برای چند دقیقه به صحبت های او گوش فرا دهید. سعی کنید تا آن فرد را تحمل کنید و تلاش کنید بفهمید که دقیقا به دنبال چیست؟ ممکن است با این نحوه برخورد همه چیز تغییر کند. معمولا افراد مغرور به دنبال یک گوش شنوا هستند که بتوانند خود را توسط آن اثبات کنند. به آنها اجازه دهید که از دقت شما استفاده کنند.

نحوه شناخت یک فرد خود شیفته

در ابتدا سعی کنید با یک دیدگاه منفی مکالمه را آغاز نکنید. آیا قبلا با این فرد رو در رو شده اید؟ آیا مکالممات طولانی با این شخص داشته اید. اگر پاسخ شما به سوالات ذکر شده منفی است پس احتمالا بهترین روش این است که بدون هیچ گونه قضاوت و همانطور که با افراد دیگر مکالمه میکنید با شخص مورد نظر نیز صحبت کردن را شروع کنید. بگذارید منطق شما تصمیم بگیرد که آیا این شخص مغرور است یا نه. نکته ای که در این قسمت باید به آن توجه داشته باشید این است که اگر در سازمان یا ادارات با چنین افرادی برخورد میکنید صرفا نشان دهنده خودشیفته بودن آنها نیست. ممکن است این فرد سمت بالاتری نسبت به دیگران از نظر سازمانی داشته باشد. در این حالت طبیعی است که همه به او گوش فرا دهند و از روش هایش پیروی کنند.

چگونه میتوانیم بدانیم که آیا شخص مقابل واقعا مغرور است؟ در ادامه سوالات و نشانه هایی مطرح می شوند که علایم شخص خودبین و خودشفته را باز گو میکنند.

  • افراد مغرور دوست دارند در تمام مدت در مرکز توجهات باشند. آیا شخص مقابل اینگونه است؟
  • آیا شخص مقابل نسبت به نظرات و ایده های شما احترامی قائل است یا اینکه هیچگونه توجهی به آن ندارد؟
  • آیا این فرد همانند رییس با همه برخورد میکند و نسبت به شخصیت افراد دیگر برخوردی توهیین آمیز دارد؟
  • آیا این فرد در هنگام مکالمه با شما متوجه می شود که از صحبت با او خسته شده اید؟

آگر پاسختان به این سوال ها مثبت است پس حتما در مقابل یک فرد مغرور هستید.

از دیگر مواردی که میتواند نشان دهنده غرور و خودبینی فرد باشد، شرکت در تصمیم گیری است. اگر در محل، گروهی مشغول تصمیم گیری هستند فرد مغرور حتما وارد آن جمع خواهد شد. چراکه تصور میکند نظراتش از همه بهتر بوده و همه باید از او تبعیت کنند. فرد مغرور برایش سخت است که بپذیرد اشتباه کرده است. مهم نیست که این پافشاری چقدر نامعقول و مضحک باشد. این نو شخصیت اغلب معتقد است که همه چیز را میداند حتی زمانی که اطلاعات و دانشش در زمینه مربوطه قدیمی شده باشد یا در چشم اندازهای وسیع‌تر جوابگو نباشد. متاسفانه اکثر افراد مغرور واقعا تجربه زندگی کمتری نسبت به آنچه که ادعا میکنند دارند. ادعایشان فقط با پوششی بزرگ از تصورات و حسادت آراسته می‌شود.

افاده ای بودن نشانه ای واضح از غرور است. ادعا کردن یا حتی دانستن زیاد درباره چیزی که اختصاصی تصور می شود به فرد مغرور حس برتری می دهد. او واهمه ای از تظاهر ندارد. برای یک شخص مغرور خیلی سخت است که پیچیدگی را درک کند او با موقعیت های قابل پیش بینی سیاه و سفید راحت تر است و دوست دارد همه زندگی را با چنین دیدگاهی ببینند، این موجب می شود شخص مغرور زیاد تصور کند و کمتر بداند.

نگرانی میتواند به صورت ناخود آگاه حسی از غرور را در شما بپرواند. در این مورد شخص مضطرب در مکالمات دستپاچه شده و تلاش می کند تا باهوش به نظر برسد. این ایده به ذهن او می رسد که اگر به هر طریقی بتواند بر مکالمه مسلط شود، نگرانی یا اضطرابش به چشم نخواهد آمد.

موارد ذکر شده تا به اینجا در خصوص نحوه شناخت افراد مغرور بوده است. اما در ادامه روش های برخورد با این گونه شخصیت را بازگو میکنیم.

نحوه برخورد با فرد خود شیفته

قبل از هرچیزی باید نسبت به خودتان احساس امنیت داشته باشید. در برخورد با یک فرد مغرور طوری رفتار کنید که محکم و با اعتماد به نفس هستید، وقتی در درون تان احساس آرامش می کنید، وقتی اعتماد به نفس دارید و به خودتان مطمئن هستید یک شخص مغرور نمی‌تواند شما را تضعیف کند. حس اعتماد به نفس و خود ارزشی شما مانع از آسیب پذیری تان در مقابل یک فرد مغرور می‌شود. فرد مغرور ممکن است نتواند با شما ارتباط برقرار کند و حتی حرف های آزار دهنده ای به شما بزند. اما به هیچ عنوان اهمیتی ندارد که فرد مغرور نتوانسته آنطور که باید با شما ارتباط بر قرار کند. چرا که ارتباط نزدیک با یک فرد که به احساسات مثبت شما و همچنین عزت نفستان لطمه میزند در نهایت هیچ چیز به جز احساس درد و رنج باقی نخواهد گذاشت.

از مواجهه با فرد مغرور به عنوان فرصتی برای تقویت مهارتهای گوش کردن و تحمل استفاده کنید. شاید ضعف شما کم تحملی، است. همه اشخاص معمولا در برخورد با انسان خودشیفته احساس و نگرشی منفی به او دارند. اما شما سعی کنید بدون قضاوت فرد حد اقل برای چند دقیقه به صحبت های او گوش فرا دهید. سعی کنید تا آن فرد را تحمل کنید و تلاش کنید بفهمید که دقیقا به دنبال چیست؟ ممکن است با این نحوه برخورد همه چیز تغییر کند. معمولا افراد مغرور به دنبال یک گوش شنوا هستند که بتوانند خود را توسط آن اثبات کنند. به آنها اجازه دهید که از دقت شما استفاده کنند.

اجازه ندهید که صحبت با فرد خودشیفته شما را ناراحت کند. اگر احساس میکنید که این فرد مکررا قصد توضیح واضحات را دارد میتوانید مودبانه از او درخواست کنید که بخش های مهم صحبتشان را ادامه دهند. در این بین سعی کنید به معنای واقعی از چیزی در آن مکالمه لذت ببرید. شاید داستانی که فرد تعریف میکند واقعا جذاب است. یا شاید علیرغم خود شیفتگی فردی خوش مشرب است.

وقتی با شخصی جدید برای اولین بار ملاقات می کنید همیشه بهترین راه این است که به او فرصت دهید تا شخصیت واقعی خود را به طور کامل نشان دهد. این یعنی اینکه با دقت به او گوش کنید و به او اجازه دهید تا راحت صحبت کند، مودب باشید و بدون اینکه صحبتش را قطع کنید او را تایید کنید. همانطور که آن شخص صحبت می کند شخصیتش نشان داده می‌شود و می‌توانید متوجه شوید که آیا می‌توانید رابطه ای دوستانه برقرار کنید یا  این شخص نامطمئن و غیرقابل اعتماد است.

یک روش بسیار کاربردی دیگر این است که نه تنها اورا تایید کنید بلکه شما نیز به او ملحق شوید و به نحوی اغراق آمیز از او تعریف کنید. به عنوان مثال اگر درحال مکالمه در باره کاری بودید که این شخص توانسته آن را با موفقیت به پایان برساند، میتوانید بگویید : “واقعا باور نکردیه که شما قادر به انجام چنین کاری بودید. من کسی رو نمیشناسم که بتونه بهتر از شما این کار رو انجام بده” . با بیان این جملات در اصل شخص خودشیفته را خلع سلاح کردید. اکنون دیگر او چیزی برای گفتن ندارد و شما میتوانید مکالمه را در دست بگیرید.

اگر هیچکدام از سیاست های شما برای کنترل مکالمه کارساز نبود میتوانید از این شخص درخواست تعویض موضوع مکالمه کنید. فقط کافیت بگویید : “درسته، اما در این موضوع هر کسی نظر خودش رو داره. فکر کنم بهتره راجع به مقوله دیگه ای صحبت کنیم”. این گفته نشانه واضحی از سمت شماست که به موضوع در حال بحث علاقه ای ندارید.

از تعامل زیاد خودداری کنید

چند روش عملی دیگر برای کنترل کردن اوضاع وجود دارد. 

زیاد لبخند بزنید، کم حرف بزنید، سر تکان دهید، سعی کنید زیاد وارد گفتگو نشوید. زمزمه ای طبق شرایط مانند اه، ها یا هوم می تواند مفید باشد، سپس تصمم بگیرید موقعیت را ترک کنید.

در جایی که خنده درست و بجا نیست خیلی بلند به موضوع بخندید. این کار او را گیج می کند و موقعیتی برای موضوع صحبت بوجود می آورد.

مودبانه مخالفت کنید. شما یک عروسک یا آینه نیستید. این حق را دارید که مودبانه نظرتان را بگویید. پس از فرصت استفاده کنید و به شیوه ای ساده بیان کنید که دیدگاههای دیگری نیز وجود دارد. موقع بیان کردن نظرتان مودب و آرام باشید. بطور مثال به نکته جالبی می خواهید اشاره کنید” “من مورد مشابهی در حوزه کاری ام داشتم. با توجه به تجربه من همیشه چنین اتفاقی نمی افتد…” و سپس میتوانید مکالمه را با توجه به تجربیاتتان ادامه دهید. میتوانید از این جمله نیز استفاده کنید: “این فقط یک روی سکه است. با این وجود، به تجربه من موارد کاملا متفاوتی اتفاق افتاده است.”

اگر از هیچ طریقی نتوانستید که شرایط را کنترل کنید بهترین راه حفظ فاصله شما با فرد مورد نظر است. سعی کنید کمتر در دیدرس او ظاهر شوید. اما اگر در یک شرایط خاص مجبور به ملاقات با او هستید تا حد ممکن مکالمات را کوتاه نگه دارید و قبل از اینکه فرد شروع به خود ستایی و صحبت شود محل را ترک کنید.

اگر همکارتان فردی مغرور است و شما بالاجبار روزانه با او در تعامل هستید میتوانید در مقابل خود را مشغول نگه دارید. به عنوان مثال با تلفن صحبت کنید یا اینکه سرگرم کار شوید. بدین صورت شخص مغرور اجازه شروع صحبت را نمیبیند و محل را ترک خواهد کرد.

کلام آخر

همیشه بهترین راه صداقت است. اگر یکی از دوستان و نزدیکانتان فرد مغروری است، بهترین روش گوشزد کردن این اخلاقشان به آنهاست. سعی کنید در کمال ادب و احترام از غرور بیش از حدشان انتقاد کنید و روش هایی برای حل این مشکل در اختیارشان بگذارید. به آنها یادآوری کنید که این اخلاقشان جلوه خوبی در جمع نداشته و ممکن است دیگران را ناراحت کند. اگر برای آن شخص مهم هستید حتما میتوانید تاثیر مثبتی در او بگذارید.