چگونه از شکست های خود درس بگیریم تا آن را مجددا مرتکب نشویم؟  اتفاق افتادن اشتباه، امری بدهی و غیر قابل اجتناب است ولی اگر از این اشتباه و شکست خود درسی نگرفتیم و آن را مجددا تکرار کردیم، شکست ما در راستای موفقیت و پیروزی نیست. در ادامه همراه باشید تا یاد بگیریم چگونه می توانیم از شکست های خود درس بگیریم و از اتفاق افتادن مجدد ان جلوگیری کنیم.

همه ما این گفته را شنیده‌ایم که: انسان جایزالخطاست. در حقیقت با  زندگی کردن و (خطا کردن است) که یاد می‌گیرید. همه ما  هر روزه اشتباهاتی از بزرگ تا کوچک را مرتکب می‌شویم، شکست می‌خوریم و یا گاف می‌دهیم. اما  با وجود این شکست‌ها و اشتباهات، احساس نمی‌کنیم که هم‌اکنون فرصتی عالی برای یادگیری به دست آورده‌ایم. لازم است تا این را بدانید که در حقیقت این کمبودهای شما هستند که شما را منحصربه فرد می‌سازند و شما باید تمامی لغزش‌ها و گند زدن‌هایتان را بپذیرید. قطعا شما  نیز سعی بر این دارید تا طوری زندگی و رفتار کنید که از به اشتباه افتادنتان جلوگیری کرده باشید. ریسک نکردن و این که همیشه خودتان  را از به خطر افتادن‌های احتمالی مخفی نگه دارید،  باعث ‌می‌شود تا راحت‌تر باشید، اما اشتباهات و شکست‌ها، در حقیقت همان هدیه‌‌ها، گوهر‌ها و راهنمایی‌های لازم برای یادگیری و رشد انسان‌ها هستند. پس شکست‌ها، اشتباهات، خراب‌کاری‌ها و کاستی‌هایتان را بپذیرید، زیرا به واسطه آن‌ها است که شما تبدیل به خود واقعیتان می‌شوید و این ۹ درس مفید گفته شده در زیر را می‌اموزید:

اشتباهات به ما یاد می‌دهند که دقیقا چه می‌خواهیم و چگونه می‌خواهیم زندگی کنیم؟

در حقیقت معنای کلمه  “اشتباه” برگرفته  از مقایسه کردن چیزی که می خواهیم  و یا  چیزی که به عنوان موفقیت می‌بینیم، (با اتفاقی که افتاده است) می‌باشد. توجه و پذیرش اشتباهاتتان به شما کمک می کند تا با تعهداتی از جمله این که واقعا می‌خواهید چگونه باشید، چگونه عمل کنید و چه چیزهایی داشته باشید،  ارتباط برقرار کنید. اشتباهاتتان شما را بیدار کرده و مانند یک علامت چشمک زن باعث متمرکز شدن توجهتان بر روی برطرف کردن (نقص‌هایتان) می‌شوند. موقعیت‌های فوری همیشه باعث می‌شوند تا بر روی مساله‌ یا مشکلی که باعث خستگیتان شده است، تمرکز کنید. کار کردن بر روی راه‌ حل‌های احتمالی، تعریف کردن مجدد آن‌ چه که می‌خواهید و یا انتظار دارید و بررسی مجدد ارزش‌ها و اهدافتان، قطعا باعث هموار‌تر شدن راه شما خواهد شد.

اشتباهات به ما یاد می‌دهند تا خود حقیقیمان را بپذیرید و با وجود کاستی‌هایتان، باز خود را دوست داشته باشید

حتی زمانی که به خطاهایتان اقرار می‌کنید، می‌توانید تا کاملا از خود قدردرانی کنید. می‌توانید تا به اشتباهاتتان بخندید و سپس برای اصلاح آن‌ها سخت‌تر از قبل کار کنید. بسیاری از شما کاربران هاو کن یو داستان‌های طولانی‌ای در رابطه با زمانی که ضربه‌ای خورده‌اید و به خود سرکوفت زده‌اید، دارید. در حقیقت با این عادت، به نوعی خود را مغلوب می‌سازید، پس باید آن را کنار گذاشته و از خود و اشتباهاتتان، قدردانی کنید. افرادی که شما را دوست دارند و به شما اهمیت می‌دهند، با همه عیوب و اشتباهاتتان، در کنارتان می‌مانند. این که تمام و کمال نباشید باعث می‌شود تا منحصربه فرد باشید و شما باید به خاطر خودحقیقیتان دوست داشته شوید، پس باید کمی به خودتان استراحت بدهید. (سخت نگیرید!)

اشتباهاتتان به شما یاد می‌دهند  تا جایزالخطا بودنتان را بپذیرید و با ترس‌هایتان مواجه شوید

حتی گاهی اوقات بیشترین  تلاش‌های شما نیز، سرانجامی نخواهند داشت. ممکن است تا شما همه کار  برای رسیدن به یک نتیجه خاص انجام داده باشید و دوباره شکست خورده باشید. زمانی که این اتفاق می‌افتد، می‌توانید  اقرار کنید که گیر افتاده‌اید. اشتباه کردن ما را مستقیما با قلب ترس‌هایمان مواجه می‌سازد. زمانی که این تجربه را می‌کنید و با ترس‌هایتان مواجه می‌شوید، آن‌ها کم کم ناپدید می‌شوند.  زمانی که می‌پذیرید که در شرایطی خاص گیر افتاده‌اید و به تنهایی از پس آن بر نمی‌آیید، این احساس شما سیگنال‌هایی (از انرژی) را پخش کرده و درهای کمک بر روی شما باز خواهند شد. خصوصا  در زمانی که کمک می‌طلبید، افراد، منابع و راه‌حل‌ها برایتان نمایان می‌شوند.

اشتباهاتتان به شما درباره خودتان آموزش می‌دهند و حقیقتتان را بیان می‌کنند

قطعا این اتفاق که بخواهید اشتباهاتتان را بپوشانید و یا از آن‌ها خجالت بکشید امری کاملا طبیعی است و شاید با خود آرزو کنید تا پاک‌کنی داشتید که می‌توانستید اشتباهاتتان را به وسیله آن پاک نمایید. اما  این که در رابطه با شکست‌ها و محدودیت‌هایتان صداقت داشته باشید، فرصت این را به شما می‌دهد تا گفتن حقیقت را تمرین کنید. پذیرش حقیقت به شما  اجازه می دهد  تا دانشتان از شناخت خود را گسترش دهید و بنابراین با این روش می‌توانید  تا  ظرفیتتان برای تغییر دادن خود را بالاتر ببرید. این کار دقیقا مشابه با این است که آینه‌ای جلوی خود نگه داشته و خود حقیقتان را نگاه کنید. زمانی که به مردم از اشتباهات خود می‌گویید، در اصل با این کار به آن‌ها اجازه می‌دهید تا واقعیت شما را ببینند و این کار باعث می‌شود تا خجالت، شرم و گناهی که دچار آن هستید از بین رفته و بر روی یادگیری و رشدتان تمرکز کنید.

اشتباهات به شما یاد می‌دهند تا از طریق تجزیه و تحلیل و بازخورد آن‌ها، متوجه شوید که چه کاری درست است و چه کاری درست نیست

قطعا این روش نوعی بررسی حقیقی  و واقعی است. هنگامی که عواقب اشتباهاتتان را تجربه می‌کنید، کاملا متوجه خواهید شد که کدام یک از تلاش‌هایتان نتیجه بخش بوده است و کدام یک نبوده‌اند. بازخوردی که شما از اشتباهاتتان می‌گیرید یکی از دقیق‌ترین، به جا ترین و قوی‌ترین بازخوردهایی خواهد بود که می‌توانید به دست آورید. با توجه به اشتباهاتتان می‌توانید تا  بارها به  الگوهای تکراری باوری یا رفتاریتان، کارهایی که کرده‌اید، چیزهایی که گفته‌اید پی برده و بارها و بارها درباره آن‌ها فکر کنید. وقتی عادتتان را عوض می‌کنید  و تغییر می‌دهید، ممکن است تا  متوجه شوید که قسمت‌های دیگری از زندگیتان در حال بهتر شدن هستند. یک راه برای به دست آوردن حداکثر سود از اشتباهتتان این است تا  آنها را از طریق فیلتر سوالات قدرتمندی همچون سوالات ذیل بررسی کنید:

از خود بپرسید که چگونه می‌توانید از اشتباهتان استفاده کنید؟ دفعه بعد چه کار متفاوتی انجام خواهید داد؟ چگونه می‌توانید تا در آینده متفاوت باشید؟ سوالاتی از این قبیل منجر به این می‌شوند تا در خود کندوکاو کنید و راه حل‌هایی را به ذهنتان می‌آورند.

اشتباهات به شما یاد می‌دهند تا مسولیت‌پذیر شوید

گاهی اوقات واکنش غریزی شما نسبت به اشتباهتان بدین صورت خواهد بود که آن اشتباه را  به گردن شخص و یا چیز دیگری میاندازید و با خود این گونه می‌گویید که اشتباه از شما نبوده است و  کسی شما را مطلع نکرده بوده است و یا بدین  صورت می‌گویید که اصلا آن اشتباه به شما ربطی نداشته است. قطعا این که به دنبال نقش خود در یک اشتباه و یا خطا باشید، نشان دهنده قدرت شماست. مسلما این که مسیولیت یک خطا را به عهده بگیرید امری خوشایند نیست. اما انجام این کار به این معنی است که شما می توانید  تا دفعه بعد متفاوت‌تر از قبل عمل کنید. بررسی کردن نقشتان، به شما یادآوری می کند که انتخاب های شما و اقداماتتان تأثیر زیادی بر کیفیت زندگیتان دارند.

اشتاهات به شما درس درست‌کاری می‌دهند

اشتباهات معمولا زمانی رخ می‌دهند که زیر قولتان می‌زنید، بیش از حدتان مسیولیتی را قبول می‌کنید، می‌پذیرید تا از جنگیدن به خاطر چیزی دست بکشید و یا به طور کامل به مسایل لازمه گوش نمی‌دهید. اشتباهات بزرگ معمولا، با خطاهای کوچک شروع می‌شوند. با گذشت زمان، انتخاب های کوچکی که با مقاصد یا اهداف شما در تقابل هستند، بر روی هم تجمیع شده و تبدیل به  یک شکست می‌شوند. حتی کوچکترین انتخابات شما نیز دارای قدرت هستند، بنابراین بسیار مهم است که به انتخاب‌هایی که هر روز انجام می دهید کاملا توجه نمایید. اشتباهاتتان می توانند مانند اخطاری باشند که نشان می‌دهد حرفتان با عملتان خارج از هماهنگی هستند. با وجود این شرایط ، بهتر است تا مقصود و هدفتان را دوباره بررسی کرده و  تعهداتتان را بازبینی کنید و اقداماتتان را با آن‌ها هماهنگ کنید.

اشتباهات به شما آموزش می دهد که به زندگیتان بپردازید – به طور کامل زندگی کنید

شما سنبلی از رفتارهایتان نیستید و قطعا بیش از اشتباهاتتان هستید. به یاد داشته باشید که گذشته شما نباید تعیین کننده آینده شما باشد و به خاطر داشته باشید که شما این فرصت را دارید که باز به طور کامل خودتان را متهعد به انجام کاری کنید و حسابی در انجام آن کار مشارکت نمایید. اکثر مردم زمانی که با مشکل بزرگی مواجه می‌شوند، پا پس می‌کشند و عقب‌نشینی می‌کنند. در عوض، شما می توانید تا از شکست‌هایتان به عنوان شواهدی استفاده کنید که نشان دهند این هستند که شما درحال رشد، ریسک و کشمکش برای رسیده به پتانسیل واقعیتان هستید. اشتباهات به شما کمک می کنند تا به یاد داشته باشید همیشه نمی‌توان محتاطانه  عمل کرد و شما را   متوجه این موضوع خواهند کرد که بدون خطرکردن، گاهی اوقات پاداشی هم  وجود نخواهد داشت.

اشتباهات باعث می‌شوند که الهام بخش سایرین باشید

زمانی که شجاعت به خرج می‌دهید و  مبارزات خصوصیتان برای حل مشکلاتتان را به طور عمومی برای دیگران بازگو می کنید، این امر می‌توانند الهام بخش سایرین شوند. به عنوان  مثال ممکن است تا آن‌ها تصمیم بگیرند که به طرزی متفاوت زندگی کنند. هنگامی که  شخص سیگاری‌ای  که تمام عمر سیگار کشیده است از بیماری آمفیزم  در حال مرگ است در رابطه با مزایای ترک سیگار با شما صحبت می‌کند بسیار به‌جاست تا به سخنان او گوش فرا دهید. نوع مشابه دیگری از همکاری  نیز زمانی اتفاق می افتد که شما  به صراحت درباره اشتباهات کوچکتان صحبت می‌کنید. به عنوان پدر و مادر شما می توانید  به فرزندانتان آموزش دهید که شکست خوردن مشکلی ندارد و حتی شما  تمایل دارید که فرزندانتان شکست‌ها و اشتباهات شما را ببینند  و با  این کار، شما فرصت این را خواهید داشت که به فرزندانتان بگویید که چه کاری درست بوده است و باید آن را انجام می‌دادید و کجای کار را باید به طور متفاوتی عمل می‌کرده‌اید. قطعا همه این مطالب می‌توانند تبدیل به  درس‌های سودمندی برای اشخاصی که در اطرافتان قرار دارند، بشوند.