ترک کردن سیگار راحت‌ترین کار دنیا است. بعضی‌ها هزاران بار در طول زندگی‌شان این کار را انجام می‌دهند. شاید شما هم فردی را با این ذهنیت بشناسید اما این نوع تغییر خیلی سطحی بوده و پایدار نیست. برای ایجاد یک تغییر واقعی و پایدار باید رکن‌های اصلی تغییر عادت را در نظر بگیریم.

یک تغییر واقعی، (یعنی تغییری که اساسی، پایدار و طولانی‌مدت باشد) باید در چهار بخش زندگی‌تان رخ دهد. حتما نباید ترک سیگار باشد. می‌تواند هر عادتی باشد که می‌خواهید آن را کنار بگذارید اعم از مصرف الکل، ناخن جویدن، پرخوری، انجام بازی‌های کامپیوتری، خرید و غیره.

اکثر متخصصان فقط روی یک حوزه از تغییر متمرکز می‌شوند و بعضی‌ها هم روی دو حوزه، اما می توان گفت که تقریبا هیچ‌کس روی هر چهار حوزه‌ی ایجاد تغییر تمرکز نمی‌کند. به همین خاطر است که بخش زیادی از مدیریت تغییر با شکست مواجه می‌شود.

جای این راهکارهای تغییر، هم در زندگی شخصی یک فرد در مورد اعمال و عادات و هم در محیط‌های شرکتی در رابطه با روش اجرای کسب‌وکار، خالی است.

همه‌ی این‌ها ناشی از نادیده گرفتن حداقل یکی از بخش‌های معادله‌ی تغییر است.

ما در این مقاله تلاش می‌کنیم هر چهار حوزه‌ی تغییر را پوشش دهیم و فرمول ایجاد تغییر اساسی را یاد بگیریم تا دیگر هرگز به “خود قدیمی” مان بازنگردیم.

هشدار

ایجاد تغییر فرایند ساده‌ای است اما به‌ هیچ‌ عنوان راحت نیست. هرکسی که به شما بگوید تغییر کردن راحت است یا می‌خواهد چیزی را به شما بفروشد یا کلا ذهنیتی در مورد آنچه درباره‌اش حرف می‌زند، ندارد.

احتمالا آن‌هایی که به دنبال راه‌حل یک‌شبه هستند تا به درجه استادی در تغییر عادت برسند، این مقاله و درنتیجه فرایند واقعی تغییر را رها می‌کنند.

در این مقاله قرار است بخوانیم

  1. چهار رکن تغییر عادت
  • رکن اول: فرد درونی
  • رکن دوم: فرد بیرونی
  • رکن سوم: اجتماع درونی
  • رکن چهارم: اجتماع بیرونی
  1. جمع‌بندی تمامی موارد

چهار رکن تغییر عادت


برای اینکه به هدف “تغییر عادت در خود” پایبند باشید، باید در چهار حوزه یا رکن، تغییر ایجاد کنید. اگر حتی یکی از آن‌ها را ازدست‌ داده یا نادیده بگیرید تلاشتان بی‌نتیجه می‌ماند و به رفتار قبلی‌تان بازخواهید گشت.

این چهار حوزه یا رکن عبارت‌اند از:

فرد درونی یا ذهنیت

فرد بیرونی یا رفتار

اجتماع درونی یا فرهنگ/سیستم پشتیبانی

اجتماع بیرونی یا قوانین، مقررات، گروه‌ها، سیستم‌ها و حالات

به نظر می‌رسد که هر یک از این ارکان بتوانند خودشان تغییر را ایجاد کنند، اما این‌طور نیست. پس مطمئن شوید که تغییر مورد نظرتان را در تمامی این ارکان اجرا می‌کنید. در غیر این صورت همه‌چیز بیهوده خواهد بود.

رکن اول تغییر عادت- فرد درونی


این رکن روی دنیای درونی یک فرد متمرکز است و خودش را به ذهنیت فرد پیوند می‌زند. اکثر اوقات عمل ما از افکارمان نشأت می‌گیرد و اگر ذهنیتمان را نسبت به چیزی تغییر دهیم، فرایند تغییر را در مورد طرز عمل‌مان نیز آغاز می‌کنیم.

افرادی که از قانون جذب استفاده می‌کنند در این دسته قرار می‌گیرند. آن‌ها از قدرت فکر و اینکه چگونه افکار باعث می‌شوند خودمان را تغییر دهیم آگاه‌اند.

حتی لائوتسه فیلسوف مشهور چینی گفته‌ ارزشمندی در این رابطه دارد:

«مراقب افکارتان باشید چراکه به واژه‌ها تبدیل می‌شوند. مراقب کلامتان باشید چراکه به اعمالتان تبدیل می‌شود. مراقب کردارتان باشید چراکه تبدیل به عادات می‌شوند. مراقب عادت‌ها باشید چراکه به شخصیت تبدیل می‌شوند. شخصیت همه‌چیز است.»

یکی از مؤثرترین روش‌هایی که می‌توانید تغییری را در این حوزه ایجاد کنید، اجرای کاری است که جیمز کلیر، “عادات مبتنی بر هویت” می‌نامد.

به‌جای در اولویت قرار دادن نتیجه‌ یک تغییر (مثلا من می‌خواهم 10 کیلو وزن کم کنم)، هویتتان به‌عنوان یک فرد را در اولویت قرار دهید (می‌خواهم یک فرد سالم بشوم/باقی بمانم).

اینجا چند مثال برایتان آورده‌ایم تا قدرت این نوع راه‌حل را ببینید:

می‌خواهم فیلم‌های زیادی ببینیم = من یکی از طرفداران سینما هستم

می‌خواهم خانه‌ام را تمیز کنم = من آدم تمیزی هستم

می‌خواهم محصولاتم را درو کنم = من یک کشاورز هستم

می‌خواهم شنا کنم = من یک شناگر هستم

این حوزه در مورد تغییر هویتی است که شما به یک عمل خاص ضمیمه می‌کنید. وقتی فکرتان را به این شکل مجددا شکل دهید، اولین رکن تغییر را به انجام رسانده‌اید.

رکن دوم تغییر عادت- فرد بیرونی


این حوزه روی دنیای بیرونی فرد متمرکز است و به رفتار فرد مربوط می‌شود. افرادی مانند دارن هاردی، نویسنده‌ی کتاب موفق «اثر مرکب» در این زمینه قرار می‌گیرند. هاردی در مورد انجام کارهای کوچک و پایداری که تغییرات درازمدت ایجاد می‌کنند (یعنی همان اثر مرکب) صحبت می‌کند.

می‌خواهید 15 کیلوگرم وزنتان را کم کنید؟ با مصرف 150 کالری کمتر در روز (که تقریباً برابر است با 2 برش نان) می‌توانید طی 2 سال و نیم این وزن را کم کنید.

همین قانون را می‌توانید به کسب‌وکار، سرمایه‌گذاری، ورزش و حوزه‌های دیگر هم تعمیم دهید.

این قانون واقعا اثر دارد. کسی که 20 صفحه بیشتر در روز مطالعه داشته باشد طی دو سال می‌تواند 90 کتاب بخواند.

2 گزینه برای پرداختن به تغییر ازنظر رفتاری پیش رو دارید: طراحی محیطی منفی و طراحی محیطی مثبت.

طراحی محیطی منفی

این راهکار یعنی حذف چیزهایی که شما را به رفتار قبلی بازمی‌گرداند. اگر می‌خواهید دیگر بستنی نخورید نباید در فریزرتان بستنی نگه‌دارید.

اگر می‌خواهید تلویزیون نبینید باطری‌های کنترل را درمی‌آورید و جای دیگری می‌گذارید (واقعا تأثیر دارد!)

طراحی محیطی مثبت

برای استفاده از این راهکار چیزهایی که می‌خواهید انجام دهید را به معنای واقعی کلمه در دسترس قرار می‌دهید.

می‌خواهید یاد بگیرید گیتار بزنید؟ گیتارتان را درست کنار مبل بگذارید. می‌خواهید روانه‌ی باشگاه شوید؟ لباس‌های باشگاهتان را داخل کوله‌پشتی بگذارید و آن را روی کفش‌هایتان بگذارید.

می‌خواهید کتاب‌های بیشتری بخوانید؟ کتابی را روی میز کنار تخت، روی کانتر آشپزخانه و روی مبل بگذارید. حتی می‌توانید طراحی محیطی مثبت و منفی را با هم ترکیب کنید تا نتیجه‌ی مطلوب‌تری به دست بیاورید. مثلا می‌توانید درعین‌حال که باطری‌های کنترل تلویزیون را درآورده‌اید و جای دیگری گذاشته‌اید کتابی را کنار ریموت قرار بدهید تا هر بار که از تماشای تلویزیون ناامید شدید کتاب را دست بگیرید.


اشتباهات رایج در تصمیم گیری (11 اشتباه خطرناک در تصمیم گیری)


دو روی یک سکه

اگر رفتارتان را تغییر داده‌اید اما افکارتان همان‌گونه باقی‌مانده‌اند، نظمتان با شکست مواجه می‌شود و تغییر واقعی اتفاق نخواهد افتاد. به‌سادگی به رفتار قبلی بازمی‌گردید چون ریشه‌ی اساسی علت اتفاق این مسئله را در جای اول تغییر نداده‌اید.

به همین خاطر است که باید تغییر را هم در رکن اول (فرد درونی-ذهنیت) ایجاد کرد و هم در رکن دوم (فرد بیرونی-رفتار). این ارکان تغییر، دو روی یک سکه‌ هستند.

بخش اعظمی از مدیریت تغییر در همین‌جا متوقف می‌شود و می‌توان گفت علت شکست مدیریت تغییر هم همین است.

فرقی نمی‌کند که چقدر روی خودتان متمرکز شوید، مواردی هست که روی زندگی‌تان تأثیر می‌گذارد و بیرون از شما اتفاق می‌افتد. این موارد کانون تمرکز دو رکن باقیمانده هستند.

رکن سوم تغییر عادت- اجتماع درونی


این رکن روی دنیای درونی اجتماعی متمرکز می‌شود که فرد در آن قرار دارد و به فرهنگ آن اجتماع مربوط می‌شود.

دو نقطه‌ تمایزی که در اینجا وجود دارد عبارت‌اند از: حلقه‌ی درونی و حلقه‌ی بیرونی

حلقه‌ی درونی

افرادی که در این حلقه قرار می‌گیرند عبارت‌اند از خانواده و دوستانتان.

حلقه‌ی درونی جایی است که در آن هنجارهای اجتماعی و فرهنگی خانواده و دوستانتان حکم‌ فرما است. پس اگر در خانواده‌تان همه اضافه‌ وزن دارند و هر وعده‌ی ناهار 1000 کیلوکالری دارد می‌توان گفت که باید با ایده‌ی سالم شدن خداحافظی کنید. در این مورد فرهنگ گروه شما، هنجارهایی که تصمیمات، اعمال، افکار، ایده‌ها و الگوهای رفتاری شما را هدایت می‌کند؛ همگی روی “خوردن تا حد ممکن” متمرکز هستند.

اگر می‌خواهید تغییری ایجاد کنید باید از حمایت حلقه‌ی درونی‌تان برخوردار باشید. اگر از چنین حمایتی محروم باشید بهترین راه برای موفقیت این است که کل حلقه‌ی درونی‌تان را تغییر دهید یا از آن فاصله بگیرید.

مراقب باشید! اکثر حلقه‌های درونی این حقیقت که شما می‌خواهید تغییر کنید را نمی‌پذیرند و در اکثر موقعیت‌ها شما را تخریب می‌کنند. بعضی‌ها برحسب عادت این کار را می‌کنند، بعضی‌ها از حسادت و بعضی‌ها هم چون می‌دانند حمایت از شما به این معنی است که آن‌ها هم باید تغییر کنند، این کار را انجام می‌دهند.

نباید ارتباطتان را با این افراد قطع کنید اما می‌توانید به‌طور آگاهانه تصمیم بگیرید که زمان کمتری را با آن‌ها بگذرانید.


چرا واقعا زن‌ها از مردها عقب‌تر هستند؟(موانع رشد زنان از دید دانشگاه هاروارد-پارت اول)


حلقه‌ی بیرونی

حلقه‌ی بیرونی شامل فرهنگ شرکت، انجمن، شهر، منطقه و کشور شما است. به‌عنوان‌ مثال سخت است که در کشوری مثل نیجریه‌ی شمالی انسان روشنفکری باشید، فرقی هم نمی‌کند که شما، دوستان و خانواده‌تان چگونه فکر می‌کنید.

حلقه‌ی بیرونی همان دلیلی است که افراد جوان را بر آن می‌دارد تا به‌جای ماندن در شهر یا کشورشان، به‌جایی نقل‌مکان کنند که سیستم‌های ارزشی مشترک با آن‌ها دارد. گاهی لازم است که شما هم حلقه‌ی بیرونی‌تان را تغییر دهید، زیرا فرهنگ مانع تغییر شما می‌شود.

این موضوع در تک‌تک روزهای کشور خودمان هم ملموس است. فرهنگ آن‌قدر مسموم است که فرقی نمی‌کند چه شغل عالی‌ای داشته باشید یا زندگی‌تان چقدر فوق‌العاده به نظر برسد، فرهنگ شمارا تغییر خواهد داد؛ ذره‌ذره، تا جایی که مثل خودش شوید.

رکن چهارم تغییر عادت- اجتماع بیرونی


این رکن روی دنیای بیرونی اجتماعی متمرکز می‌شود که فرد در آن قرار دارد و به سیستم‌ها، تیم‌ها، قوانین و مقررات آن اجتماع مربوط می‌شود.

این رکن در مورد بروز بیرونی فرهنگ اجتماع است. اگر اکثریت محیط به روشی خاص فکر می‌کنند، پایگاه‌هایی را تأسیس می‌کنند که این طرز فکر را اجرا کنند.

این قاعده به شرکت‌ها هم قابل‌ تعمیم است.

یک نمونه در حوزه‌ی شرکت‌ها، مدیرانی هستند که فکر می‌کنند کارکنان تنبل هستند، مسئولیت‌پذیری ندارند و باید دائما بر آن‌ها نظارت شود. پس این مدیران سیستم‌هایی را اجرا می‌کنند که بازتابی از این نوع فرهنگ است. ساعات کاری خشک و بدون تغییر، قوانین سرسختانه، عدم امکان کار از راه دور و غیره.

بااین‌حال افکارتان می‌تواند متفاوت باشد. ممکن است معتقد باشید که مردم می‌خواهند مسئولیت‌پذیر باشند، که می‌توانند بر کار خود نظارت داشته باشند، می‌توانند تصمیمات خوب بگیرند و لازم نیست مدیران اگر می‌خواهند کاری انجام گیرد خودشان را گرفتار آن کنند. (این تئوری Y در مدیریت است).

پس در این صورت می‌خواهید ساعت کاری انعطاف‌پذیر باشد، راه‌های مختلفی برای سنجش بازدهی‌تان وجود داشته باشد (مثلا ساعت کاری نشانه‌ی راندمان بالا نباشد بلکه کار تولید شده آن را تعریف کند) و در صورت امکان برای حرفه‌ی شما، دورکاری وجود داشته باشد.

اینجاست که با رکن اجتماع بیرونی دچار تعارض می‌شوید. برای حل این تعارض چهار گزینه پیش روی شماست: ترک کردن، استقامت کردن، نادیده گرفتن و بیان کردن.

ترک کردن

می‌توانید به‌سادگی آن شرکت، سازمان، انجمن یا کشور را ترک کنید و به‌جای دیگری بروید. اکثر افراد تصمیم می‌گیرند همین کار را انجام دهند.

استقامت کردن

این راهکار برای زمانی است که می‌بینید اوضاع خوب نیست اما تصمیم می‌گیرید متعهد باشید و منتظر زمان یا وضعیت ایده‌آلی برای ایجاد تغییر بمانید.

نادیده گرفتن

اینجا جایی است که دست از تغییری که می‌خواهید می‌کشید و موافق جریان آب شنا می‌کنید و به‌طورکلی حداقل کار لازم برای حفظ وضع موجود را انجام می‌دهید.

این‌ها افرادی هستند که در کار مشارکتی ندارند و حداقل کار لازم را انجام می‌دهند. میزان این افراد در کشورهای پیشرفته به 65 درصد هم می‌رسد.

انجام این کار از جانب افراد موفق می‌تواند با یک افسوس بزرگ در بقیه‌ی عمر همراه باشد.

بیان کردن

این همان کاری است که وقتی فعالانه روی تغییر وضعیت کار می‌کنید، انجام می‌دهید و افراد مسئول می‌دانند که می‌خواهید تغییری ایجاد کنید.

فرقی نمی‌کند که وضعیت هدف، شرکتتان باشد یا جامعه‌تان یا کشورتان، شما فعالانه به دنبال تغییر عادت خواهید بود و تا اجرایی شدن تغییر دست از کار نمی‌کشید.

جمع‌بندی


وقتی روی تمامی این موارد حساب کرده باشید تغییر به‌صورت نظری ساده می‌شود، اما بازهم اجرای آن آسان نخواهد بود بلکه نیازمند تلاش شما در هر چهار رکن است. برخی از این ارکان نیازمند کار بیشتر و برخی نیازمند تلاش کمتر است اما تغییر باید در هر چهار رکن ایجاد شود.

اجازه ندهید سختی کار ناامیدتان کند چرا که تغییر عادت امکان‌پذیر است و بسیاری از افراد آن را انجام داده‌اند. بهترین زمان برای شروع تغییر دیروز بوده اما امروز هم با فاصله‌ی کمی در رتبه دومین زمان مطلوب برای شروع تغییر قرار می‌گیرد.

 

شما کاربران هاوکن‌یو در زمینه تغییر عادت چه تجربه‌هایی دارید؟ آن‌ها و هم‌چنین نظرات و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

منبع: