چگونه تغییر کنیم؟ چگونه سبک زندگی را تغییر دهیم؟ آیا به تغییر نیاز دارید؟ اگر همه چیز بر وفق مرادتان است اصلا چه دلیل دارد به فکر تغییر باشید؟ کی و چه زمانی باید به دنبال تغییر باشیم و چگونه این تغییر را ایجاد کنیم؟ با ما در این مقاله کاربردی از هاو کن یو همراه باشید تا به تمامی این سوالات پاسخ دهیم؟

حتی اگر هیچ مشکلی وجود ندارد خود یکنواخت شدن برای شما می تواند ایجاد مشکل کند. آب که یک جا بماند می گندد. تغییر در زندگی خیلی مهم است. حتما شما هم دوست دارید در برخی از جاهای زندگی خود تغییر ایجاد کنید.

۲۰ قانون زندگی که باید به یاد داشته باشید

شاید اوایل سال با خود عهد کرده اید وزن خود را کم کنید و به تناسب اندام دست یابید، یا سیگار را ترک کنید و تغذیه سالم داشته باشید. هفته های اول خیلی خوب پیش می رفتید و داشتید هدف خود را دنبال می کردید اما بنا به شرایط کار ی که برایتان پیش آمد دچار رخوت و نا امیدی شدید. شاید حتی مصرف سیگارتان را از قبل هم بیشتر کرده باشید.

یا از وقتی مریض شدید مثل قبل باشگاه نمی روید. اما همینکه کارت عضویت باشگاه را می بینید دلگرم می شوید که هنوز امیدی به آینده و بهبود اندام و سلامتی تان وجود دارد. اما همینکه به آینده امیدوار می شوید صداهای همسر و خانواده تان که شما را قضاوت می کنند و بی نظم خطابتان می کنند در ذهنتان می پیچید. شانه هایتان دارد زیر بار پشیمانی و احساس گناه له می شود. در این شرایط خود را متقاعد می کنید که چیزی از دست نداده اید.

ایده ارائه دادن و پیدا کردن راهی برای تغییر شرایط زندگی تان آسان است. چیزی که سخت تر است تبدیل آن تغییرات به عادات است. اما اول باید فهمید که عادت ها چگونه شکل می گیرند تا بتوان هر گوشه ای از زندگی را تغییر داد و مجددا طراحی کرد.

عادات در ما چطور شکل می گیرند؟

عادت ها باعث می شوند ما به لحاظ جسمی، روانی و ذهنی حس بهتر داشته باشیم در غیر این صورت آن عادت را کنار می گذاریم. مغز ما به طور ناخودآگاه می آموزد که یک رفتار خاص را باید حفظ کند. ما نسبت به عاداتی که در ما شکل می گیرد معمولا آگاه نیستیم اما وقتی در عمق وجود خود برویم تا ببینیم چرا اصلا این عادت در ما شکل گرفته با دنیایی از احتمالات مواجه می شویم. ما عادات بلند مدت را به سه شیوه در خود نهادینه می کنیم:

 

چگونه عادت های بد را ترک کنیم؟

  • اشراق یا الهام و کشف قلبی
  • برای تغییر محیط خود
  • ایجاد تغییرات کوچک به مرور زمان

مورد اول به ندرت اتفاق می افتد و در کنترل ما نیست. تغییر محیط هم امری انجام شدنی است اما زمان می برد. ایجاد تغییرات تدریجی ساده ترین و موثرترین راه برای انجام تغییرات بزرگ در زندگی است. عادات شما در سه مرحله آشکار می شود.

محرکه

این محرکه ممکن است خمیازه ی اواسط عصر باشد که حاکی از نیاز شما به چای برای رفع خستگی است. توجه داشته بشید که آیا محرکه خمیازه چیزی نیست که در کنترل شما باشد؟ خبر خوب این است که محرکه ها به حالت خلقی یا سطح انگیزه ما وابسته نیستند. اگر می خواهی برخی عادات خود را در طول زندگی تغییر دهید می توانید از ساده ترین محرکه ها برای ایجاد تغییر در زندگی تان استفاده کنید – رویدادهایی که وقتی به طور روزمره و همیشگی اتفاق بیفتند.

رفتار روزمره

وقتی خمیاز می کشید به طور خودکار ذهنتان به چای یا قهوه متمایل می شود. برای همین دست می کنید در کشوی خود و چای کیسه ای را در می آورید یا به همکارانتان می گویید می روید تا چای بریزید. حالا نسبت به این رفتار خودکار آگاهی پیدا کرده اید و در موقعیت بهتری قرار دارید و تعیین می کنید آیا می خواهید چیزی را تغییر دهید یا نه.

پاداش

ترک دفتر کار برای چای خوردن پاداش منطقی به همراه دارد چرا که نور خورشید به صورتتان می خورد و با کشیدن پاهایتان احساس راحتی بیشتری می کنید. این پاداش های معمولی در مقابل جوک های بامزه و خنده داری که مسئول آبدارخانه هنگام چای ریختن برایتان تعریف می کند رنگ می بازد. لبخند و انرژی او حال شما را خوش می کند.

با دانستن این توالی در شکل گیری عادات، می توانید از آنها برای هدایت زندگی خود به بهشت استفاده کنید.

چطور عادات را در خود شکل دهیم و تغییرات بلندمدت ایجاد کنیم

هفت مرحله برای ایجاد تغییر در زندگی وجود دارد:

تغییرات مثبت زندگی خود را که به دنبال آنها هستید مشخص کنید و عمیقا به دنبال مزایایی که به همراه دارند باشید

کافی است یک قلم و کاغذ بردارید و هدفگذاری کنید و ببینید دوست دارید واقعا در زندگی خود چه تغییراتی ایجاد کنید. عمیقا فکر کنید. به تغییراتی که می خواهید در زندگی تان به وقوع بپیوندد بیندیشید. سپس آنها را اولویت بندی کنید. اگر برای ایجاد تغییر در زندگی خود دلایل عاطفی احساسی ندارید حفظ عادت سخت تر خواهد بود. مغز شما همیشه به شیوه هایی کار می کند که شما را ایمن، آرام و شاد نگه دارد. از این دانش به سود خود استفاده کنید.

چگونه شخصیت خود را تغییر دهیم (5 روش برای تغییر شخصیت)

ضرب المثل معروفی می گوید: ترک عادت موجب مرض است. واقعا هم ترک عادت کار سختی است. طبیعی است. پس انتظار سختی را هم داشته باشید. از سوی دیگر، اینکه توجیه ها و دلیل تراشی برای ادامه عادت به ذهنتان هجوم بیاورد هم طبیعی است. اینها را بپذیرید اما در برابرشان مقاومت نکنید. مزایای اولیه و ثانویه ای که بر اثر ترک عادت نصیبتان می شود را مشخص کنید و روی کاغذ بنویسید.

مثلا یک عادت جدید می توان به سحرخیزی و مدیتیشن اشاره کرد. از میان مزایایی که این دو عادت برایتان به همراه دارد می توانید این موارد را لحاظ نمایید:

چگونه وقت شناس باشیم؟ ۸ عادت افراد وقت شناس

  • ذهن من روشن تر است (مزیت اصلی)
  • آرامش دارم (مزیت اصلی)
  • بقیه روزم را راحت تر می توانم مدیریت کنم (مزیت ثانویه)
  • درد شانه هایم از بین می روند (مزیت اصلی)
  • ایده ها و پاسخ ها راحت تر به ذهنم می آیند (مزیت اصلی و ثانویه)
  • ذهنم بهتر و سریعتر کار می کند؛ وقتی سرعتم را کم می کنم واقعا می توانم سرعتم را زیاد کنم (مزیت ثانویه)
  • امکاناتی را مشاهده می کنم که معمولا وقتی تحت استرس هستم این چنین نیست (مزیت ثانویه)

هر چه تعداد مزیت های فوری و اصلی را بیشتر کنید راحت تر می توانید عادت را کنار گذاشته یا عادت جدیدی در خود ایجاد کنید چون مغز شما عاشق این مزیت هاست!

حتما حواستان باشد که اهداف و تغییراتی که انتخاب می کنید، مال خودتان باشد

این امکان وجود دارد که به اشتباه عاداتی برای تغییر انتخاب نمایید. مثلا دیده اید که دیگران رژیم غذایی شان را عوض کرده اند و خیلی هم برایشان خوب بوده اما لزوما نمی تواند برای شما هم خوب باشد. اینکه بخواهید به خاطر دل همسرتان هم چند کیلو کم کنید هشدار دهنده است.

سعی نکنید دنبال این و آن راه بیفتید. خودتان باشید. سعی کنید اهداف و خواسته هایتان را مشخص کنید و ببینید از زندگی چه می خواهید. تحقیقات بارها مشخص کرده که اگر اهداف را خودتان مشخص کنید احتمال اینکه آنها را دنبال کنید بیشتر است. این زندگی شماست نه دیگران، بنابراین اهدافتان را خودتان مشخص کنید.

رفتارهایی که باعث می شوند به دتغییر دلخواهتان دست بیابید را شناسایی کنید و بعد یکی از آنها را انتخاب کنید

عاقلانه انتخاب کنید. راه های زیادی برای ورزش کردن و وزن کم کردن وجود دارد؛ چهارچوب های زیادی وجود دارند که به شما کمک می کنند بهتر مدیریت زمان و پول کنید. نکته اینجاست که چیزی را انتخاب کنید که حس عمیقا مفرحی را به شما می دهد. اگر چیزی را انتخاب کردید که تنبیه و مجازات را برایتان تداعی می کند، دنبال کردن عادت جدیدتان سخت تر و نامحتمل تر خواهد بود. یک عادت را برای تغییر انتخاب کنید و آن را در خود نهادینه کنید. آنقدر تمرین کنید تا ملکه تان بشود و انجام ندادنش به شما حس بدی بدهد. هدف اصلی تان باید این باشد که بر فرایند تغییر تسلط یابید. وقتی این کار را کردید، نتیجه با شما حرف خواهد زد.

زندگی خود را با تغییرات کوچک در عادات عوض کنید نه با تنبیه و محروم کردن خود

سال هاست سیگار کشیده اید و حالا می خواهید ترک کنید. اگر یک دفعه کنار بگذارید به سیستم روانی و جسمی تان شوک وارد می شود و به زودی  بار دیگر سیگار خواهید کشید. پس بهتر است مصرف را کاهش دهید ؛ تغییرات کوچک انجام دهید. اگر هم لذات و خوشی ها را بر خود حرام کنید به عادت جدیدی که می خواهید در خود ایجاد کنید یک برچسب منفی چسبانیده اید.

یکی از محققان دانشگاه استنفورد توصیه می کند که مغز خود را برای موفقیت در انجام تغییرات کوچک ترتبیت کنید. عادت مطلوب خود را با محرکه ی موجود جفت کنید. اصلا به این فکر نکنید که عادت را یک شبه ترک کنید. بلکه آن را به تدریج و طی مراحل تغییر دهید. مثال قبل را در نظر بگیرید. فرض کنیم می خواهید صبح زود مدیتیشن کنید تا اضطراب خود را کاهش دهید. اگر معمولا صبح ها زود بیدار می شوید بهتر است این عادت را با رفتاری که انجام می دهید پیوند بزنید.

  • وقتی دوش می گیرم (محرکه) به مدت بیست ثانیه با چشمان بسته بی حرکت می ایستم و به هر فکری که وارد ذهنم می شود اجازه ورود می دهم
  • وقتی دندان هایم را آرام مسواک می زنم (محرکه) چشمانم را می بندم و توجه خود را بر این معطوف می کنم که هر 30 ثانیه را به مسواک کردن یک ربع دایره دهانم اختصاص دهم.
  • وقتی بیار می شوم (محرکه) در رخت خواب می نشینم ، چشمانم را می بندم و ده بار نفس عمیق و آهسته می کشم

انجام یکی از حرکات فوق آسان تر و سریع تر از روشن کردن یک شمع و آماده کردن موسیقی ملایم و قرار گرفتن در وضعیت های یوگا به مدت ده دقیقه است. مغز شما همیشه با انطباق یافتن با تغییرات بزرگ و نا آشنا حتی با دانستن اینکه برایتان خوب است مشکل دارد. بنابراین تغییرات کوچک را انجام دهید و برنامه روزمره تان را اندکی تغییر دهید و آن را در کانون تمرکز یک هفته ای خود قرار دهید.

چیزی را انتخاب کنید که شروع آن آسان باشد

اولویت بندی تغییرات و عادات جدید آنقدرها هم که فکر می کنید آسان نیست. آیا با ورزش شروع می کنید یا تمرکزتان را بر تعویض چای یا بیسکوییت معطوف می کنید. آیا هر دو را انجام می دهید؟ آیا تلاش می کنید به جای اینکه هر روز نیم ساعت دیر تر به محل کار برسید سریع تر از خانه بیرون بروید؟

درک می کنیم. بچه ها مریض می شوند. مشغولیت های کاری نمی گذارند. فامیل و دوستان نمی گذارند. اما نکته اینجاست که یک تغییر کوچک را انتخاب کنید؛ چیزی که علیرغم دشواری های زندگی بر روی آن کنترل کامل دارید. مثال مدیتیشن را بار دیگر در نظر بگیرید. مثلا اگر بچه کوچک دارید که باید مدرسه برود، مسخره است که فکر کنید صبح ها وقت کافی برای مدیتیشن کردن  در اختیار دارید.

در عوض، طی دو سه دقیقه ای که به نوشیدن چای صبحانه اختصاص می دهید می توانید مدیتیشن کنید. اگر محل کارتان اجازه می دهد می توانید هدفون هایتان را داخل گوش هایتان بگذارید و یک موسیقی بی کلام پخش کنید. تغییر زندگی می تواند آسان باشد؛ فقط گام به گام جلو بروید.

با توجه کردن به عادت جدید خود آن را تثبیت و تقویت کنید

باید به عادت جدی خود بیشتر و بیشتر توجه کنید. در مورد آن حرف بزنید. با دوستان، آشنایان و فامیل و همکاران و همسایه ها در موردش حرف بزنید. در موردش بنویسید. در موردش مطالعه کنید و مدام به دنبال افرادی باشید که در تغییر آن هدف موفق بوده اند. وقتی زمین خوردید آن را بپذیرید و به راه ادامه دهید. اگر باز هم به زمین خوردی محرکه های خود را بازبینی کنید و برنامه روزمره خود را اصلاح نمایید. شاید لازم باشد تنوع ایجاد کنید. احتمال این هم زیاد است که جفت کردن عادات موجود و جدیدتان دیگر حس رضایت قبلی را به شما نمی دهد. احتمالا وقت آن رسیده که اوضاع را کمی تغییر دهید.

اگر می خواهید بیشتر ورزش کنید – و مثلا برای شروع نرم بدوید – می توانید به جای آسانسور از پله ها استفاده کنید.  پله ها را دو تا دو تا بالا بروید.

هرگاه رفتار جدیدتان را انجام می دهید به خودتان پاداش دهید

تمام بردهای خود را جشن بگیرید. مهم هم نیست آن برد چقدر کوچک به نظر بیاید، با جشن گرفتن آن پیروزی و برد یاد آن را  در حافظه تان ثبت خواهید کرد تا همیشه یادتان باشد که عادت جدیدتان چیزی است که همیش همی خواهید آن را انجام دهید.

خود را غرق در احساس رضایتی کنید که از رسیدن به هدفتان حاصل شده است. همینکه عادت جدیدتان را دارید انجام می دهد به این توجه کنید که وقتی آن را انجام می دهید چه حسی به خودتان دارید. به مرور زمان مغزتان شما را هدایت می کند تا این هدف را حفظ کنید؛ حس بهتری نسبت به آن خواهید داشت و یک روز از خواب بیدار می شوید و می بینید زندگی تان زیر و رو شده است. و وقتی به عقب نگاه کنید خواهید دید که رسیدن به اینجا آنقدر که فکر می کردید سخت نبوده است.