ارتباط هوش هیجانی با سایر ابعاد زندگی چگونه است؟ سوالی که کمتر کسی از خود می‌پرسد اما هیچ مسئله‌ای مهمتر از ارتباط هوش هیجانی با سایر ابعاد زندگی نیست.

تا الان کم و بیش با مفهوم، چارچوب عملکرد، ویژگی‌ها و نحوه‌ی بهبود هوش هیجانی آشنا شده‌اید. در قسمت چهارم سری مقالات هوش هیجانی تیم هاو کن یو، به بررسی ارتباط هوش هیجانی با سایر ابعاد زندگی و تاثیر آن بر روی آن‌ها پرداخته می‌شود.

ارتباط هوش هیجانی با مشاغل


هوش هیجانی در روانشناسی

هوش هیجانی خلا‌‌ایی را در شناخت هوش، به خصوص برای روان‌شناسان، پر کرده است. در رشته‌ی روان‌شناسی همواره یک درک عمومی غالب بوده‌ است که IQ همه چیز نیست.

اما نظریه‌های مرتبط با این موضوع که دقیقا چه اجزای مهم دیگری وجود دارد، با یکدیگر متفاوت بودند و نمی‌توانستند حتی در یک مورد با یکدیگر به توافق برسند. هنگامی که ایده‌ی هوش هیجانی برای اولین بار مطرح شد، روان‌شناسان دریافتند که این نظریه، مانند قطعه‌ی گم شده‌ی این پازل است.

هوش هیجانی در کارورزی روانشناسی مثبت

اگر شما یک کارورز روانشناسی مثبت -مربی، روانشناس یا مشاور، محصل، یا هر سمت دیگر روانشناسی مثبت- باشید، احتمالا از مزایای هوش هیجانی بالا آگاه هستید.

قادر بودن به درک، تشخیص، و مدیریت موثر احساسات مثبت و منفی، به فرد متخصص روانشناسی مثبت در تعاملات او با مشتریان کمک می‌کند و عملکرد و میزان موفقیت او در تعامل با مشتریان را تعالی می‌بخشد.

متخصصانی که از هوش هیجانی در ارتباط با مشتریان خود استفاده نمی‌کنند ممکن است مداخلاتشان بی‌اثر شود. اگر افرادی که با آن‌ها کار می‌کنید نتوانند شما را درک کنند، به سختی خواهند توانست که EI خود را تقویت کنند.

هوش هیجانی در پرستاری و مراقبت‌های پزشکی

هوش هیجانی یک موضوع مهم در رشته‌ی پرستاری ست. پرستاران دارای هوش هیجانی بالا، نه تنها بهتر از همکاران خود عمل می‌کنند، بلکه احتمال حفظ موقعیت فعلی‌شان بیشتر است، احتمال صدمه دیدن در آن‌ها کمتر است، و احتمال برخورداری از سلامت فیزیکی و روانی در آن‌ها بیشتر است.

پرستاران و دیگر کارکنان بخش بهداشت و درمان حرفه‌ای، زمانی در مشاغل خود رشد می‌کنند که قادر به تشخیص درست احساسات خود، بیماران، اعضای خانواده‌ی بیمارن، و همکاران خود باشند.

علاوه بر این، هوش هیجانی بالا به افراد حرفه‌ای اجازه می‌دهد که به طور موثر استدلال کنند. افرادی که هوش هیجانی بالا دارند “متکی به خود” هستند، اما در عین حال می‌توانند استدلالات واقع‌بینانه‌ی بیشتری داشته باشند تا اینکه بر اساس احساسات غیر واقعی عمل کنند. ( Codier، 2012).

هوش هیجانی در محل کار

در یک سازمان، تنها اعضایی که بسیار باهوش هستند می‌توانند با یکدیگر برای رسیدن به حداکثر اثربخشی کار کنند. نکته‌ی اصلی این است که هوش هیجانی برای برتری در کسب‌وکار ضروری است. هوش هیجانی می‌تواند در کار شما شگفتی ایجاد کند، چرا که استفاده از آن در کار باعث می‌شود که به درک درستی از نحوه‌ی ارتباط خود با دیگران و هم‌چنین سایر ابعاد زندگی برسید.

افراد دارای هوش هیجانی پیوسته در رهبری، کار گروهی، مشارکت برتر خواهند بود زیرا آن‌ها درک درستی از رابطه خود با کارکنان، سازمان‌ها، مدیران، مشتریان، رقبا و غیره دارند.

سازمانی که از لحاظ هیجانی هوشمند است، کارکنانی را استخدام می‌کند که با انگیزه، خلاق، کارآمد، موثر، سزاوار و دوست داشتنی هستند، و اهداف آن‌ها با برنامه‌ی کاری سازمان همخوانی دارد. این به این دلیل است که هوش هیجانی در هر تعامل انسانی در کار قابل اجرا است.

داشتن هوش هیجانی بالا در سازمان به خدمت‌رسانی به مشتریان، افکار بکر، تولید شرکت و هزاران فعالیت دیگر کمک خواهد کرد. هوش هیجانی در محیط کار به شما کمک می‌کند تا افراد را بهتر ارزیابی کرده، درک کنید که چگونه روابط بهبود پیدا می‌کنند و چگونه باورهای شما تجربیات شما را تولید می‌کنند. و یاد بگیرید که از مبارزه، قضاوت منفی، مقاومت و غیره اجتناب کنید تا دیدگاه شما بازتر شود و موفقیتتان افزایش یابد.

ارتباط هوش هیجانی با احساسات


خود مدیریتی و مدیریت رابطه

خود مدیریتی و مدیریت رابطه دو مهارت حیاتی هستند. آن‌ها نه تنها به شما کمک می‌کنند زندگی شادتر و سالم‌تری داشته باشید، بلکه به شما کمک می‌کنند که به راحتی روز خود، به خصوص روزهای سخت زندگی، را بگذرانید.

خود مدیریتی اولین گام است. چرا که شما قبل از اینکه بتوانید روابط سالم و مناسب با دیگران را مدیریت کنید، باید یاد بگیرید که بتوانید خود را مدیریت کنید. یادگیری خود مدیریتی این امکان را به شما می‌دهد تا احساسات خود را تا حد معینی کنترل کنید و در تمام شرایط به خودتان انگیزه دهید.

بهبود مهارت‌های مدیریت روابط نیز به شما این امکان را می‌دهد که روابط سالم و موثر، از جمله قابل فهم بودن برای دیگران، به مقصود خود رسیدن و متقاعد کردن دیگران، و صادق بودن بدون راندن و یا رنجاندن دیگران از خود، داشته باشید.

ایجاد هوش هیجانی می‌تواند به فراگیری هر دوی این مهارت‌های مهم و نیز بسیاری از مهارت‌های دیگر کمک کند. برای مثال، هوش هیجانی می‌تواند به شما در محل کار کمک کند و فرقی نمی‌کند که شما کارمند، مدیر یا صاحب کار باشید.

ارتباط هوش هیجانی با تصمیم‌گیری

با توجه به نکته‌ی قبلی، هوش هیجانی بالا توانایی‌های تصمیم‌گیری را بهبود می‌بخشد. افرادی که درک خوبی از خود دارند و آن‌هایی که در اطراف این افراد هستند به احتمال زیاد تمامی گزینه‌ها را ارزیابی می‌کنند، ذهن خود را فعال نگه می‌دارند و همه احساسات نامربوط و بی‌ربط را از فرآیند تصمیم‌گیری حذف میکنند. (هافینگتون پست، 2013).

کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند، به کلی احساسات خود را از تصمیم‌گیری حذف نمی‌کنند، فقط مواردی که می‌توانند مضر باشند (مانند اضطراب) را حذف می‌کنند. این کار به آن‌ها کمک می‌کند تا دیدگاهی واقع‌بینانه‌تر داشته باشند و همین طور به آن‌ها اجازه می‌دهد به احساسات خود در حد معقول تکیه کنند.

هوش هیجانی و توجه

توجه یک پاسخ به این سوال است؛ می توان از توجه برای ایجاد و حفظ EI از طریق افزایش خود آگاهی و خود کنترلی استفاده کنیم. در هنگام مواجهه با شرایط سخت، توجه، در جهت کاهش یا حذف اضطراب به شما کمک می کند.

ارتباط هوش هیجانی با روابط


در ادامه‌ی صحبت‌های قبل، هوش هیجانی با مهارت‌های ایجاد روابط، ارتباط نزدیکی دارد. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، توانایی بیشتری در برقراری روابط موثر دارند.

ویژگی افراد با هوش هیجانی بالا در روابط

آن‌هایی که هوش هیجانی بالایی دارند:

احساسات دیگران را در نظر می‌گیرند.

آن‌ها احساسات خود را نیز در نظر می‌گیرند.

همدلی را با دیگران تمرین کرده و با دیگران ارتباط کلامی برقرار می‌کنند.

آن‌ها پیوسته سعی در ایجاد اعتماد دارند، به این معنی که با نشانه‌های غیر کلامی و کلامی اعتماد ایجاد می‌کنند و صادقانه ارتباط برقرار می‌کنند.

هر گونه سوء تفاهم را تشخیص می‌دهند، شناسایی و حذف می‌کنند. (اشمیتز، 2016).

با توجه به این فهرست، روشن است که چگونه هوش هیجانی بر ارتباط تاثیر می‌گذارد؛ هوش هیجانی بالا منجر به مهارت بالا در گفتگو می‌شود و تبحر در گفتگو یک الزام برای داشتن یک زندگی شخصی سالم و حرفه‌ای است.

اهمیت هوش هیجانی در روابط

در بحث زندگی شخصی سالم، ارتباطات مستقیما به دلیل بعدی اهمیت هوش هیجانی مربوط می‌شود: ایجاد و حفظ روابط سالم.

درک این که داشتن هوش هیجانی بالا چگونه می‌تواند به ایجاد روابط بهتر مربوط شود، آسان است. افراد با هوش هیجانی بالا می‌توانند:

احساسات دیگران را بفهمند و در مقابل واکنش مناسب نشان دهند.

آن‌ها احساسات خود را درک و تنظیم می‌کنند، بنابراین کارها را خراب نمی‌کنند یا احساسات منفی از خود بروز نمی‌دهند.

آن‌ها می‌دانند که افکار آن‌ها احساساتشان را ایجاد می‌کنند و اینکه کنترل افکار به طور غیر مستقیم باعث کنترل احساسات می‌شود.

کارهای خود را به واکنش‌های احساسی دیگران مرتبط می‌دانند.

آن‌ها می‌دانند که اقدامات آن‌ها چه پیامدهایی بر روی دیگران خواهد داشت و دیگران در مقابل ممکن است چه  احساس و رفتاری داشته باشند ( Hall، 2018).

تعجبی ندارد که افراد با هوش هیجانی بالا، روابط با کیفیت بالاتر، رضایت‌بخش‌تر، و ماندگارتری نسبت به افراد با هوش هیجانی پایین دارند. آن‌ها متوجه می‌شوند که دیگران چگونه احساس می‌کنند، به طور مناسب به دیگران واکنش نشان می‌دهند، و احساسات خود را در مقابل دیگران کنترل می‌کنند. توجه می‌کنند که آیا رفتارشان باعث رنجش بی مورد دیگران می‌شود یا نه.

موارد گفته شده مواد تشکیل‌دهنده‌ی یک رابطه سالم و محترمانه هستند، چه این رابطه بین عشاق باشد، چه دوستان، و چه اعضای خانواده یا همکاران.

ایجاد ارتباط با هوش هیجانی

در نهایت، یک دلیل مهم دیگر برای توجه به هوش هیجانی، تاثیر آن بر برگشت‌پذیری شما است. افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند به طور کلی در دوباره سرپا ایستادن در هنگام شکست، بهتر عمل می‌کنند.

در حقیقت، هوش هیجانی توسط برخی به عنوان منبع مستقیم برگشت‌پذیری در نظر گرفته می‌شود؛ محققان مگنانو، کرپارو و پائولیلو در سال 2016 دریافتند که هوش هیجانی به طور مستقیم با برگشت‌پذیری و در نتیجه با موفقیت و دستیابی به انگیزه، مرتبط است.

به عبارت دیگر، آن‌هایی که دارای هوش هیجانی بالایی هستند بیشتر برای رسیدن به اهداف خود تلاش می‌کنند و به احتمال زیاد به اهداف خود می‌رسند. همچنین بهتر می‌توانند بعد از شکست و یا ناامیدی دوباره در مسیر خود قرار بگیرند.

نتیجه‌گیری

به نظر میرسد که هوش هیجانی یک دلیل یا منبع بسیار مهم در تمام موفقیت‌ها است! نظر شما در این مورد چیست؟ آیا با این عقیده موافق هستید. تیم هاو کن یو همواره مشتاق شنیدن نظرات شما است. پس لحظه‌ایی درنگ نکرده و نظرات و پیشنهادات خود را در مورد این سری از مقالات هوش هیجانی با ما در میان بگذارید.