چارچوب عملکرد هوش هیجانی چیست؟ منظور از اجزا و ابعاد هوش هیجانی چیست؟

آیا شما با این چارچوب عملکرد هوش هیجانی آشنا هستید؟

تیم هاو کن یو در قسمت دوم سری مقالات هوش هیجانی قصد دارد شما را بیشتر با چهارچوب عملکرد هوش هیجانی آشنا کند.

قبل از ادامه مطلب توصیه می شود، مقاله ابتدایی که در رابطه با تعریف هوش هیجانی و همچنین دلایل اهمیت آن است را  مطالعه و سپس به ادامه مطلب بپردازید


هوش هیجانی یا Emotional Intelligence چیست و چرا مهم است؟


چارچوب عملکرد هوش هیجانی


به یاد داشته باشید که دو شماره وجود دارد که به شما کمک می‌کند که درک کنید هوش هیجانی چیست: 4 و 5. مدل هوش هیجانی 5 جز و ۴ بعد دارد.

۵ جز یا مولفه‌ی هوش هیجانی


طبق گفته‌ی دنیل گلمن، هوش هیجانی پنج مولفه یا جز دارد:

خود آگاهی، خود کنترلی، انگیزه، همدردی، مهارت‌های اجتماعی

خودآگاهی

می‌تواند “توانایی شناخت و درک احساسات خود” تعریف شود (چری، 2018). این اساس ساختاری برای هوش هیجانی است، چرا که کنترل احساسات، همدردی با دیگران و دیگر موارد بستگی به شناخت و درک احساسات دارد.

خود کنترلی

خود کنترلی یک گام جلوتر برای داشتن هوش هیجانی بالا است، ما نه تنها باید قادر به تشخیص احساسات خود باشید، بلکه باید قادر به بیان مناسب، تنظیم و مدیریت آن‌ها نیز باشید.

انگیزه

افرادی که هوش عاطفی بالایی دارند، عموما دارای انگیزه‌ی درونی بالایی نیز هستند. به عبارت دیگر، افراد با هوش عاطفی بالا، انگیزه‌ی بیشتری برای عاقل‌تر بودن دارند تا کسب ثروت، احترام، شهرت، یا پاداش‌های دیگر. آن‌هایی که هوش عاطفی بالایی دارند با دلایل شخصی خود برانگیخته می‌شوند و به سمت اهداف خود حرکت می‌کنند.

همدلی

همدلی می‌تواند به عنوان توانایی درک و شناخت این که دیگران چه احساسی دارند، و در سطح عمیق‌تر، اینکه اگر به جای آن‌ها بودید چه حسی داشتید، تعریف شود.

این به آن معنا نیست که شما رفتار آن‌ها را قبول یا تأیید می‌کنید، بلکه به این معنا است که می‌توانید مسائل را از دید آن‌ها ببینید و آنچه که احساس می‌کنند را حس کنید.

مهارت‌های اجتماعی

در نهایت، مهارت‌های اجتماعی آخرین بخش از پازل EI است. این مهارت‌ها به مردم این امکان را می‌دهند که با یکدیگر تعامل داشته باشند و بتوانند موقعیت‌های اجتماعی را با موفقیت هدایت کنند.

کسانی که هوش هیجانی بالایی دارند عموما مهارت‌های اجتماعی متوسط رو به بالایی دارند و می‌توانند به طور موثر اهداف خود را دنبال کرده و نتایجی را کسب کنند که از تعامل با دیگران نیاز دارند (چری، 2018).

مهارت و توانایی‌های زیرمجموعه‌ی هر جزء


این چارچوب عملکرد هوش هیجانی متناسب با مشاغل و زمینه‌های سازمانی طراحی شده است. در این زمینه‌های سازمانی، چند مهارت و توانایی زیرمجموعه‌ی هر جزء وجود دارد که به هوش عاطفی بالا و موفقیت بیشتر به عنوان یک کارمند، عضو گروه و عضو سازمان کمک می‌کند.

خود آگاهی

آگاهی احساسی: تشخیص احساسات فرد و تاثیرات آن‌ها.

ارزیابی دقیق خودکارآمدی: دانستن نقاط قوت و محدودیت‌های فردی.

اعتماد به نفس: اطمینان در مورد ارزش و توانایی‌های فردی.

خود کنترلی

خویشتن‌داری: مدیریت احساسات و انگیزه‌های مخرب.

قابل اعتماد بودن: حفظ استانداردهای صداقت و شرافت.

پیروی از وجدان: مسئولیت‌پذیری در قبال عملکرد شخصی.

سازگار بودن: انعطاف‌پذیری در تغییرات.

خلاق بودن: راحت بودن در پذیرش ایده‌های جدید و اطلاعات جدید

انگیزه داشتن

محرک موفقیت: تلاش برای بهبود یا رسیدن به یک استاندارد برتری داشتن.

تعهد: همسو شدن با اهداف گروه یا سازمان.

ابتکار: آمادگی برای استفاده از فرصت‌ها.

خوش بینی: تداوم در پیگیری اهداف با وجود موانع و شکست‌ها.

همدلی / آگاهی اجتماعی

همدلی: حس کردن احساسات و دیدگاه دیگران و اهمیت دادن به نگرانی‌های آن‌ها.

جهت گیری خدمات: پیشبینی، تشخیص، و برآوردن نیازهای مشتریان.

پیشرفت دادن دیگران: درک کردن آنچه دیگران به منظور توسعه و تقویت توانایی‌های خود به آن نیاز دارند.

ایجاد تنوع: ایجاد فرصت‌ها از طریق افراد مختلف.

آگاهی سیاسی: خواندن جریان‌های عاطفی و قدرت روابط یک گروه .

مهارت های اجتماعی

تاثیر: استفاده از تاکتیک‌های موثر برای متقاعد کردن.

ارتباط: ارسال پیغام‌های شفاف و متقاعدکننده.

رهبری: الهام بخش بودن و هدایت گروه‌ها و مردم.

کاتالیزور تغییر: آغاز یا مدیریت تغییر.

مدیریت تعارض: مذاکره و حل اختلافات.

ساخت پیوندها: ایجاد روابط ابزاری.

همکاری و همدستی: کار کردن با دیگران برای اهداف مشترک (دیدن هوش هیجانی در محل کار).

توانایی‌های تیمی: ایجاد هم‌کوشی گروهی در پیگیری اهداف جمعی (گلمن، 1998).


رفتار افراد باهوش چگونه است ؟ (9 عادت افراد باهوش)


چهار بعد هوش هیجانی


با توجه به کتاب “پدران این خط فکری” (“founding fathers”) سالووی و مایر، 4 شاخه یا بعد متمایز از هوش هیجانی وجود دارد که سلسله مراتب مهارت‌ها و توانایی‌های عاطفی و در نهایت چارچوب عملکرد هوش هیجانی را شکل می‌دهند. این 4 بعد عبارتند از:

دریافت احساسات، استفاده از احساسات برای تسهیل تفکر، درک عواطف، مدیریت احساسات

بعد اول، دریافت احساسات

مربوط به آگاه بودن و تشخیص حالات دیگران (هم فیزیکی و هم روانی مثل حس درد یا خستگی)، تشخیص و توصیف دقیق و مناسب احساسات دیگران و توانایی تمایز قائل شدن بین احساسات دقیق و صادقانه و احساسات نادرست است.

استفاده از احساسات برای تسهیل تفکر

استفاده از احساسات برای تسهیل تفکر شامل تغییر مسیر و اولویت‌بندی افکار براساس احساسات مرتبط با آن افکار، ایجاد احساساتی که قضاوت را آسان‌تر می‌کند، به طوری که بتوانید دیدگاه‌های مختلف را بپذیرید و از حالات احساسی برای بهبود مهارت‌ها و خلاقیت‌های خود استفاده کنید.

درک عواطف

درک عواطف، بعدی از هوش هیجانی است که شامل درک روابط میان احساسات مختلف، درک علل و عواقب احساسات، درک احساسات پیچیده و حالت‌های متناقض و درک تغییر در احساسات است.

بعد نهایی، مدیریت احساسات

بعد نهایی، مدیریت احساسات، به پذیرش احساسات خوشایند و ناخوشایند، نظارت و بازتاب احساسات خود، درگیر کردن، طولانی کردن، یا جدا شدن از یک حس، و مدیریت احساسات در درون خود و دیگران اشاره می‌کند (امرلینگ، شانوال، و مندال، 2008).

 بهترین کتاب‌ها در حوزه‌ی هوش هیجانی


1)هوش هیجانی 2 نوشته تراویس بردبری و جین گریوز. (Emotional Intelligence 2.0 by Travis Bradberry and Jean Greaves)

2)هوش هیجانی: چرا این موضوع می‌تواند مهم تر از IQ باشد؟ نوشته‌ی دانیل گلمن. (Emotional Intelligence: Why It Can Matter More Than IQ by Daniel Goleman)

3)10مورد از بایدهای هوش هیجانی در نشریه کسب‌وکار هاروارد، دانیل گلمن، ریچارد بویاتزیس. ، انی مکی، و سیدنی فینکلشتاین. (HBR’s 10 Must Reads on Emotional Intelligenceby Harvard Business Review, Daniel Goleman, Richard E. Boyatzis, Annie McKee, and Sydney Finkelstein)

4)کاربردی: راهنمای دنیای واقعی برای هوش هیجانی نوشته جاستین باریزو. (EQ Applied: The Real-World Guide to Emotional Intelligence by Justin Bariso)

5)هوش هیجانی: یک گام 21 روزه تا تسلط بر مهارت‌های اجتماعی، بهبود روابط شما و افزایش هوش هیجانی خود نوشته دیوید کلارک.  (Emotional Intelligence: A 21-Day Step by Step Guide to Mastering Social Skills, Improve Your Relationships, and Boost Your EQ by David Clark)

6)نخستین رهبری: قدرت هوش هیجانی توسط دنیل گلمن، ریچارد بویاتزیس. ، و آنی مکی. (Primal Leadership: Unleashing the Power of Emotional Intelligence by Daniel Goleman, Richard E. Boyatzis, and Annie McKee)

۱۱ سخن از بزرگان درمورد هوش هیجانی


در ادامه 11 نقل‌قول از افراد بزرگ و تاثیرگذار در زمینه‌ی هوش هیجانی مطرح شده است. این 11 نقل‌قول را از تاثیرگذارترین و بهترین سخنان در این زمینه می‌دانند. برای درک بهتر چارچوب عملکرد هوش هیجانی مطالعه‌ی آن‌ها توصیه می‌شود.

جان هنکاک

” بزرگترین توانایی در کسب و کار این است که با دیگران همراه شوید و اعمال آن‌ها را تحت تاثیر قرار دهید.”

تی. کی. کلمن

” احساسات ما برای طرد و تسخیر شدن نیستند. آن‌ها قرار است به کار گرفته شوند و با تخیل و هوش آمیخته و ابراز شوند.”

دیوید کاروسو

” بسیار مهم است که درک کنیم که هوش هیجانی نقطه مقابل هوش نیست، پیروزی قلب بر عقل هم نیست – این نقطه تلاقی هر دو آن‌ها است.”

دنیل گلمن

“هوش هیجانی تنها به معنای “خوب بودن” نیست. در یک لحظه‌ی استراتژیک ممکن است معنی “خوب بودن” را نداشته باشد، بلکه مثل، برخورد صریح با فردی باشد که از یک حقیقت ناراحت‌کننده ولی مهم، در فرار است.”

دونالد رامسفلد

“تفاوت اساسی بین احساسات و عقل این است که احساس منجر به عمل می‌شود در حالی که عقل منجر به نتیجه‌گیری می‌شود.”

تارا میر رابسون

“هنگامی که آگاهی به یک احساس منتقل می‌شود، قدرت به زندگی شما آورده می‌شود.”

دنیل گلمن

“اگر توانایی‌های عاطفی شما در دسترس نباشند، اگر شما قادر به مدیریت احساسات پریشان خود نباشید، اگر نتوانید حس همدردی داشته باشید و روابط موثر برقرار کنید، هر چقدر هم باهوش باشید هیچ پیشرفتی نخواهید داشت.”

ماویس ماژورا

” احساسات می‌توانند مغلوب شما شوند و یا بر شما غلبه کنند.”

راجر ابرت

” ممکن است هوش شما اشتباه کند، اما احساسات شما هرگز به شما دروغ نخواهد گفت.”

آنتوان سنت مارتن

” افراد بسیار حساس اغلب به عنوان افراد ضعیف یا آسیب دیده شناخته می‌شوند. احساسات شدید نشانه ضعف نیست، نشانه زنده و دلسوز بودن است. این همدردی نیست که از بین رفته است، بلکه جوامع از لحاظ عاطفی، ناکارآمد و ناتوان شده اند. هیچ شرمی در بیان احساسات واقعی شما وجود ندارد.”

جسیکا مور

” درمان عاطفی به چیزی بیشتر از یک تغییر ساده نیاز دارد. حتی زمانی که احساسات به شما آسیب می‌رسانند، احساسات شما تنها علائم مشکل هستند، نه خود مشکل. “

 

این که چارچوب عملکرد هوش هیجانی دقیقا چیست؟ انتظار می‌رود بعد از خواندن این قسمت با مفهوم چارچوب عملکرد هوش هیجانی آشنا شده باشید.

در قسمت بعدی سری مقالات هوش هیجانی تیم هاو کن یو به سراغ راه‌های ایجاد و بهبود هوش هیجانی در خود پرداخته می‌شود؛ پس این قسمت را از دست ندهید.