موفقیت، به هر صورتی که تعریفش کنید، اغلب مسئله‌ی کاستن است، نه افزودن. موفقیت هیچ‌وقت قانون دقیق و منحصربه‌فرد نداشته ولی هیچ‌کس هم منکر چهارچوب مشخص آن نشده است. همیشه افراد موفق علی‌رغم تمامی تفاوت‌هایشان وجه اشتراک‌هایی داشته‌اند. امروز در این مقاله به سراغ این وجه اشتراک‌ها رفته‌ایم. با ما همراه باشید تا اقداماتی که در تناقض با مسیر موفقیت شما هستند را مرور کنیم.

به گفته اپرا وینفری Oprah Winfrey، (به نقل از دیوید راسل)

One of the hardest things in life to learn is which bridges to cross and which bridges to burn

“یکی از از مهم ترین وسخت ترین درس های زندگی، این است که بدانید از کدام پل ها باید عبور کنید و کدام یک را به آتش بکشید”

در زندگی خود کدام پل را باید بسوزانید؟ چه‌کارهایی را نباید انجام داد؟ کدام موارد را باید هرچه زودتر متوقف کنید؟ آیا اصلاً پل‌های زندگی خود را می‌شناسید؟ با ما همراه باشید تا این موارد را مرور کنیم.

انتظار معجزه نداشته باشید

هیچ راه میانبری وجود ندارد. هیچ اسب سفیدی هم وجود ندارد. هیچ معجزه و اتفاق ماورایی هم برای شما رخ نمی‌دهد. تا زمانی که مسیر درست را پیدا نکنید و در این راه تلاش نکنید هیچ اتفاق نمی‌افتد. موفقیت واقعی در هر کاری، همیشه از طریق کار سخت و پشتکار به دست می‌آید.

اگر فکر می‌کنید به دلیل نداشتن خانواده‌ای ثروتمند، نداشتن پدری موفق، نبودن شرایط برای پیشرفت و کم و کاستی‌های زندگی خود با این شرایط بد دست‌وپنجه نرم می‌کنید باید بدانید که این شرایط در صورت اقدام نکردن برای تغییر تا انتهای زندگی‌تان ادامه خواهد داشت و هیچ معجزه‌ای اتفاق نمی‌افتد.

خوب می‌دانید که مغز مدام به دنبال توجیه کم‌کاری‌ها و اشتباهات شماست، پس راحت‌تر این است که فرض کنید افراد دیگر موفق می‌شوند چون آن‌ها ویژگی‌هایی دارند که شما ندارید؛ استعداد، ارتباطات، پول و… .  اما خودتان هم دراین‌بین نمی‌دانید نقش شما در این شرایط چیست؟  جمله معروفی از بیل گیتس به این موضوع اشاره می‌کند که:

“اگر فقیر به دنیا بیایید تقصیر شما نیست، ولی اگر فقیر از دنیا بروید، مقصر اصلی خود شما هستید”

 تفاوت اصلی مابین انسان‌های موفق و غیر موفق نه در پدر و مادرشان است و نه ثروت و شرایطشان بله تفاوت اصلی اینجاست که آن‌ها مایل به انجام کارهایی هستند که شما نیستید.

 به‌جای yes  بگویید Hell yeah

در زبان انگلیسی از عبارت Hell yeah برای بیان میل و رغبت شدید در انجام یک کار استفاده می‌شود. زمانی که از ته قلب برای انجام کاری رغبت نشان می‌دهید. هر فردی در زنگی خود با فرصت‌ها، موقعیت‌ها و اتفاقات خوشایند فراوانی روبه‌رو می‌شود که اگر بتواند آن‌ها را تشخیص دهد، به استقبال آن‌ها می‌رود؛ اما این استقبال کردن باید همه‌جانبه و با میل و رغبت شدید باشد. باید با تمامی وجود به استقبال یک فرصت بروید چراکه به‌ندرت تکرار می‌شوند.

درک سیورز  ” Derek Sivers ” که یکی از اکار آفرینان موفق است در این رابطه جمله معروفی دارد که، می‌گوید

“No more ‘yes.’ It’s either Hell yeah! or no.”  بله گفتن کافی نیست، یا باید بگویید باکمال میل انجامش می‌دهم یا انجامش نمی‌دهم».

 فرصت‌ها را غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید قبل از اینکه دیر شود.

در استفاده از شرایط مناسب، هرگز به کم راضی نشوید و حداکثر استفاده را از موقعیت و شرایط ببرید. در این مواقع باید بدانید که چگونه می‌توانید به بهترین شکل خود را در دل حوادث قرار دهید و به نفع خودتان از آن‌ها استفاده کنید. پس از کنار موقعیت‌ها خیلی راحت رد نشوید.

طرز فکرتان را تغییر دهید، اگر لازم است شخصیتتان هم همین‌طور

تحقیقات درباره موفقیت و دستاورد توسط روانشناس استنفورد کارول نشان می‌دهد که مردم تمایل دارند یکی از دو طرز فکر را در ارتباط بااستعداد بپذیرند:

  Fixed mindset  یا طرز فکر ثابت:  این باور که هوش، توانایی و مهارت ذاتی و نسبتاً ثابت است – اینکه ” چیزی راداریم که با آن به دنیا آمده‌ایم.” طرز فکر ثابت نامیده می شود. افرادی که طرز فکر ثابتی دارند معمولاً می‌گویند: “من به‌اندازه کافی باهوش نیستم”، یا ” هرگز در کار فروشندگی خوب نخواهم بود” و … . آن‌ها محدودیت و نواقص خود را با راحتی پذیرفته‌اند و قاعدتاً در راستای پیشرفت و بهبود آن‌ها قدمی بر نخواهند داشت.

Growth mindset  یا طرز فکر رشد یافته: باور اینکه توانایی هایی همچون هوش و یا مهارت را می‌توان از طریق تلاش توسعه داد – اینکه ما آنچه را که برای رسیدن به آن تلاش می‌کنیم خواهیم داشت- و … را طرز فکر رشد یافته می نامند. افراد با طرز فکر رشد یافته معمولاً می‌گویند “باگذشت زمان بیشتر، آن را به دست خواهم آورد” یا ” اشکالی ندارد، بیشتر تلاش می‌کنم.”

انسان‌های موفق طرز فکر رشد یافته را می‌پذیرند. آن‌ها تلاش می‌کنند تا بهتر، باهوش‌تر و باتجربه‌تر شوند … آن‌ها همیشه تلاش می‌کنند تا کسی شوند که آرزو دارند؛ و شما هم باید این کار را بکنید. اولین و بزرگ‌ترین اشتباه در راستای موفقیت پذیرفتن و تسلیم شدن در رابطه با شرایطی است که در آن قرار دارید. قدرت شما در تغییر شرایط بسیار بزرگ‌تر از آن است که بتوانید تصورش کنید.

دیگران را سرزنش نکنید

 در وهله اول خداوند مقصر است، بعد پدر و مادر، بعد هم کشور و فرهنگ و جامعه. این تمامی چیزی است که از شرایط فعلی خود می‌دانید. تمامی کمبودها و نواقص به دلیل این موارد است و  تنها نظاره‌گر اتفاقاتی هستید که برایتان  پیش می‌آید.

برای هر آنچه در زندگی اتفاق می‌افتد، اولین و آخرین فرد تأثیرگذار خودتان هستید. حتی اگر اتفاق خارج از کنترل باشد، شما توانایی انطباق‌پذیری و گذر از شرایط سخت را باید داشته باشید.

وقتی شکست می‌خورید، همیشه باید قبول کنید که مقصرید. این طرز فکر نه‌تنها یک روش هوشمندانه برای موفقیت است بلکه تجربه‌ای گران‌بها را هم در اختیارتان قرار می‌دهد.

شکست خوب است. هر فرد موفق حتماً چندین بار شکست‌خورده است. بسیاری از آن‌ها خیلی بیشتر از شما شکست‌خورده‌اند اما پا پس نگذاشته‌اند و دیگران را برای شکستشان سرزنش نکرده‌اند. خودشان مسئولیت شکست را برعهده‌گرفته‌اند و برای جبران آن مجدد تلاش کرده‌اند.

به‌جای دیگران همیشه خود را سرزنش کنید. نواقص و معایب کار خود را پیدا کنید و در راستای بهبود و جلوگیری از اشتباهات خود قدم بردارید.  هرگز فکر نکنید که تقصیر شخص دیگری است؛ چراکه به این طرز فکر عادت خواهید کرد و همیشه به دنبال مقصر خواهید بود.

هیچ‌وقت دیر نیست

همیشه و در هر سنی زمان کافی برای رسیدن به اهداف و موفقیت‌ها وجود دارد مگر اینکه بازهم بخواهید به دنبال بهانه بگردید و این بار به سراغ زمان و سن و سال بروید.

هرگز فکر نکنید زمان شمارا کنترل می‌کند. در عوض، به این فکر کنید که چطور می‌توانید زمان را کنترل کنید. زمانی که این کار را انجام دهید، به‌سرعت متوجه خواهید شد که بسیار بیشتر ازآنچه فکر می‌کنید زمان‌دارید. برنامه‌ریزی کنید و استارت بزنید، آن‌وقت متوجه می‌شوید که زمان برای شما آن‌قدر هم سریع درگذر نیست.

به دنبال درامد ثابت و تضمینی نباشید

کمتر انسان موفق را می‌شناسید که کارمند بوده باشد و این تنها کاری است که می‌تواند انجام دهد. تلاش برای رسیدن به یک موقعیت کاری که حقوق آن ثابت است و دیگر دغدغه مالی ندارید از شما یک انسان موفق نمی‌سازد. البته این مورد همیشه یک انتخاب است ولی حتی اگر یک فرد با حقوق ثابت هستید که در بهترین شرایط طی 20 سال حقوق شما دو برابر می‌شود، بازهم نباید دست از تلاش برای موقعیت‌ها و پیدا کردن منابع درآمد دیگر بکشید.  هیچ‌وقت خودتان را برای داشتن یک شغل با حقوق و مزایای ثابت گول نزنید. موفقیت یک‌راه ناتمام است که هیچ‌وقت شمارا سیر نمی‌کند.

کنترل کردن را ترک کنید

شمایی که در حال مطالعه این مقاله هستید، ممکن است رئیس یا مدیر یک شرکت یا مجموعه باشید.  ممکن است مالک یک غول در صنعت باشید. ممکن است شما مسئول صدها نفر و میلیون‌ها دلار باشید. بااین‌حال، تنها چیزی که آن را واقعاً کنترل می‌کنید، خودتان هستید. اگر به‌سختی تلاش می‌کنید دیگران را کنترل کنید، به این معنی است که شما اهداف، رویای خود، یا حتی نظرات خودتان را مهم‌تر از دیگران می‌دانید.

علاوه بر این، کنترل در بهترین حالت کوتاه‌مدت است، چون اغلب به اعمال زور، یا ترس، یا قدرت و یا نوعی فشار نیاز دارد … هیچ‌کدام از این‌ها نمی‌گذارد که به‌اندازه‌ی واقعی موفق باشید. به‌جای تلاش برای کنترل دیگران، با افرادی باشید که هم مسیر شما هستند. در این صورت مجبور نخواهید بود وظیفه سنگین “رهبری” آن‌ها را به عهده بگیرید.

خیلی هم صبور نباشید

از صبر همیشه با دید مثبت صحبت شده است که البته هم این‌گونه است ولی نه همیشه. گاهی این صبوری عین هدر دادن زمان است که شمارا از موفقیت دورتر و دورتر می‌سازد. ما همگی می‌ترسیم، ازآنچه ممکن است رخ دهد یا ممکن است رخ ندهد می‌ترسیم. از  چیزهایی که ما نمی‌توانیم تغییر دهیم، یا قادر به انجام آن نخواهیم بود. از این که دیگران ممکن است چه برداشتی از ما داشته باشند. به همین خاطر تأمل می‌کنیم و منتظر می‌مانیم بدون اینکه دقیق بدانیم آیا زمان شرایط را بهتر می‌سازد یا تنها موقعیت سوزی می‌کند.

بنابراین تأمل و صبر کردن در جای خود، برای تصمیم‌گیری یا کمی تحقیق بیشتر و یا یافتن راه‌حل‌های دیگر، بهتر است.

بدانید که روزها، هفته‌ها، ماه‌ها و حتی سال‌ها درگذرند. همین‌طور رؤیاهای شما.

اجازه ندهید ترس شمارا باز نگه دارد. هر چیزی که شما برایش برنامه‌ریزی کرده‌اید را امروز شروع کنید. اگر می‌خواهید یک کسب‌وکار را شروع کنید، اولین قدم را بردارید. اگر می‌خواهید کسب‌وکار خود را شروع کنید، قدم اول را بردارید. اگر شغل خود را عوض کنید یا وارد یک بازار جدید شوید و یا محصولات یا خدمات جدیدی را عرضه کنید، گام اول را بردارید.

ترس‌هایتان  را کنار بگذارید و شروع کنید. کاری بکنید. هر کاری. در غیر این صورت، امروز از بین رفته است. با فرارسیدن فردا یک‌بار دیگر یک روز را ازدست‌داده‌اید بدون آن‌که توجیهی منطقی برای آن داشته باشید. امروز، ارزشمندترین دارایی شما است و تنها چیزی است که باید واقعاً از هدر دادن آن بترسید.