تاب آوری ویژگی مهمی از شخصیت هر فرد در هر شرایط است. تاب آوری در ظاهر  بالا بردن توان مقاومت در مقابل شرایط سخت و تسلیم نشدن است ، ولی در پس ان حرف های زیادی برای گفتن دارد. داشتن این ویژگی به تنهایی نیمی از راه رسیدن به هدف است. در این مقاله می خواهیم روش های افزایش تاب آوری و تحمل پذیری را بررسی کنیم.  دو روش برای تاب‌ آوری بیشتر وجود دارد: یکی از طریق صحبت کردن با خودتان و دیگری از طریق تمرین و آموزش ذهنتان.

اگر هنوز که هنوز است تحت تاثیر یک شکست سنگین هستید یا از یک شکست بزرگ رنج می‌برید، از توصیه‌های حکیمانه‌ی روانشناس مارتین سلیگمن Martin Seligman، که در این مقاله‌ی هاو کن یو، به شما ارائه‌شده است استفاده کنید. با خودتان صحبت کنید. یک مداخله‌ی شناختی برای خودتان ایجاد کنید و با یک نگرش مثبت به تفکر ناکام­گرایانه پاسخ دهید. تفکر بدبینانه‌تان را به چالش بکشید و دیدگاه مثبت را جایگزین آن کنید.

تاب آوری

اما خوشبختانه، شکست‌های بزرگ در طول زندگی به‌ندرت اتفاق می‌افتند. موضوع این مقاله هم مقاومت در شرایط سختی که به ندرت اتفاق می افتند نیست. امروز در رابطه با شکست‌های روزمره که به تعدد شاهدشان هستیم صحبت خواهیم کرد. چگونه در مقابل این شرایط از خودمان مقاومت و انعطاف‌پذیری نشان دهیم؟

بله اگر شما با شکست بزرگی در زندگی مواجه شوید تعداد آن از یک یا دو بیشتر نمی رود ولی در رابطه با شکست های کوچک و پی در پی که معضل بزرگ تری در زندگی شما هستند چه؟ آیا تاب آوری برای این مشکلات روزمره و شاید کوتاه مدت که هر یک در زندگی و کسب و کار مواجه می شویم هم پاسخی برای ارائه دارد؟  پاسخ این سؤال هم «بله» است، اما این بار کمی متفاوت. شما باید مغزتان را بازآموزی کنید.

مغز، برای بازگشت از تعداد زیاد دردسرهای روزانه راهکار بسیار متفاوتی دارد. باکمی تلاش می‌توانید توانایی آن را برای عقب کشیدن از عوامل افسرده کننده بالا ببرید. اجازه دهید کمی علمی‌تر شرایط و عملکرد مغز را در این شرایط سخت بررسی کنیم.

در شرایط سخت، چیزهایی می‌گوییم یا کارهایی می‌کنیم که بعداً از گفتن و یا انجام این کار ها پشیمان می شویم، (و همه‌ی ما هرازگاهی چنین احساسی را تجربه می‌کنیم). این نشانه‌‌ای است مبنی بر اینکه آمیگدال مغز ما، (که رادار خطر مغز  و همچنین محرک جنگ یا گریز است) مراکز اجرایی مغز را تحت تاثیر قرار می دهد و بهتر است بگوییم در انجام وظایف آن اختلال ایجاد می‌کند. کلید موفقیت ما در     تاب آوری در این شرایط قرار دارد که تا چه اندازه سریع می توانیم این اختلال ایجاد شده را بازیابی کنیم و مغز بتواند با تمرکز کامل بر اساس منطق و آگاهی _ و نه احساسات_ مجدد کنترل امرو را به دست بگیرد.

مداری که پس از اختلال آمیگدال، ما را به سطح انرژی کامل و تمرکز بازمی‌گرداند، در سمت چپ ناحیه‌ی پیشانی قرار دارد. این موضوع را ریچارد دیویدسون Richard Davidson که عصب‌شناسی در دانشگاه ویسکونسین است کشف کرده است. او همچنین دریافته که وقتی ما غمگین هستیم، فعالیت سمت راست ناحیه‌ی پیش پیشانی افزایش می‌یابد. هر یک از ما سطح مشخصی از فعالیت در سمت چپ یا رایت را داریم که دامنه‌ی خلق‌وخوی ما در طول روز را پیش‌بینی می‌کند. اگر به سمت راست متمایل باشد، بیشتر غمگینیم؛ اگر به سمت چپ، سریع‌تر از هر نوع اندوهی بازیابی می‌شویم.

برای حل این مسئله در محل کار، دیویدسون با مدیرعامل یک استارتاپ بیوتک، و جان کابات زین  Jon Kabat-Zinn از دانشگاه پزشکی ماساچوست وارد همکاری شد. کابات زین به کارکنان بیوتک آموزش گروهی ذهن آگاهی را ارائه داد، یک روش آموزش توجه که به مغز یاد می‌دهد هر چیزی که در لحظه‌ی حال اتفاق می‌افتد را با تمرکز کامل –اما بدون واکنش نشان دادن- ثبت کند.

اما سوال اصلی اینجاست که حال چگونه می توانیم تاب آوری خود را افزایش دهیم و ذهن خود را برای این شرایط آموش دهیم؟ چگونه می توانیم زمانی که زیر فشار شدید، سختی زیاد، استرس بیش از حد و شرایط سخت قرار می‌گیریم به جای تصمیمات و رفتار‌های احساسی (که عملکرد طبیعی مغز است)، مغز را آموزش دهیم که با تمرکز و آگاهی ما را هدایت کند؟

بر اساس پژوهش این افراد متخصص دستورالعمل ساده‌ است، به هنگام مواجهه با این شرایط سخت قدم های زیر را پیروی کنید:

  1. یک مکان خصوصی ساکت پیدا کنید تا بتوانید برای چند دقیقه حواستان را جمع کنید- مثلاً درب دفتر کارتان را ببندید و گوشی‌تان را روی حالت بی‌صدا قرار دهید.
  2. با راحتی بنشینید. کمرتان صاف باشد اما راحت باشید.
  3. هوشیاری‌تان را روی تنفستان متمرکز کنید، متوجه دم و بازدمتان باشید، و دوباره تنفس بعدی را شروع کنید.
  4. تنفستان را قضاوت نکنید که سریع است یا آهسته و به‌هیچ‌عنوان سعی نکنید روند آن را تغییر دهید.
  5. هر چیز دیگری که به ذهنتان می‌رسد را به‌عنوان عامل حواس‌پرتی در نظر بگیرید –افکار، صداها، هر چیزی- و رهایشان کنید و بازهم توجهتان را متمرکز تنفستان کنید.

پس از 8 هفته و میانگین 30 دقیقه تمرین ذهن آگاهی در روز، کارکنان نسبت تمایلشان به سمت راست پراسترس را به سمت چپ ارتجاعی انتقال دادند. به‌علاوه گزارش کردند که یادشان می‌ماند که چه چیزی را در مورد شغلشان دوست داشتند. آن‌ها به چیزی دست‌یافته بودند که آن‌ها را به سطح انرژی اولیه‌شان بازگردانده بود.

برای استفاده از مزیت کامل آن، یک تمرین روزانه‌ی 20-30 دقیقه‌ای بهترین تأثیر را خواهد داشت. به چشم یک تمرین ذهنی روزمره به آن نگاه کنید. این تمرین می‌تواند برای داشتن آموزش‌های هدایت‌شده مفید باشد اما اصل کار این است که یک جای خالی در برنامه‌ی روزانه‌تان برای انجام دادن آن پیدا کنید. ذهن آگاهی همیشه در بین مدیران سخت‌گیر معتبر بوده است. این روزها مراکزی وجود دارند که آموزش‌های ذهن آگاهی را برای صاحبان کسب‌وکار ارائه می‌دهند.

ممکن است شما هم با یادگیری ذهن آگاهی از مزیت تنظیم شدت تاب‌ آوری مغز بهره‌مند شوید؟ در بین مدیران با عملکرد بالا، ممکن است تأثیرات استرس ناچیز باشد. ریچارد بویاتزیس و انی مک کی  Richard Boyatzis and Annie McKee پیشنهاد می‌کنند با پرسیدن این سؤالات استرس مدیریت را در خود تشخیص دهید: «آیا حس مبهم ناراحتی و بی‌قراری دارم و فکر می‌کنم زندگی به‌اندازه‌ی کافی خوب نیست؟» کمی ذهن آگاهی می‌تواند ذهنتان را سبک و آرام کند.

منبع: